عنوان مقاله :
چيستي و آسيبشناسيِ لذت و موانع تشخيص آن از ديدگاه علامه جوادي آملي
پديد آورندگان :
شاهمراديان ، روح الله دانشگاه شهيد بهشتي , دارابكلايي ، اسماعيل دانشگاه شهيد بهشتي , مقيسه ، حسين دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
لذت , ادراك لذت , اقسام لذت , موانع درك لذت , مصاديق درك لذت , تهذيب نفس , جوادي آملي
چكيده فارسي :
انسانها فطرتاً طالب لذت و خوشي هستند و از رنج، گريزان. اين جستار به مدد «روش توصيفي»، ديدگاه علامه جوادي آملي دربارۀ لذت، چيستي و چندگونگي آن و آسيبشناسي و موانع ادراك آن را تبيين كرده است. يافتهها نشان ميدهند كه آيتالله جوادي، لذت را «ادراك ملايم» ميداند و از آنجا كه ايشان پيرو مكتب ملاصدرا است، لذت را امري وجودي ميداند، نه همچون برخي از فلاسفه كه فقدان درد را لذت دانستهاند. ايشان بر اين باور است كه شناخت و رفع حجابها و موانع ادراك لذات برتر، به انسان كمك ميكند كه زيست اخلاقي توأم با بهجت و سرور داشته باشد؛ چراكه رسيدن به لذت و خوشي، مستلزم نيل به كمال حقيقي و رسيدن به قرب ذات كبريايي حضرت حق است. آيتالله جوادي آملي با تبيين لذت و موانع ادراك آن، قصد عبور از لذات جسماني به لذات روحاني و قرب الهي را دارد؛ چيزي كه در فلسفههاي گذشته چندان مدنظر نبوده است. مطابق نگرش وي، بين ادراك لذات با قواي ادراكي و عوالم متعدد، ارتباط وجود دارد؛ به گونهاي كه لذت حسي با ادراك در قوۀ حس و عالم ناسوت مرتبط است، و هر چه سطح ادراكي انسان بالاتر رود، ادراك و نوع لذت نيز برتر از آن عالم خواهد بود. از سوي ديگر، نشان داده ميشود كه ايشان دربارۀ درك هر چه بيشترِ لذات برتر و پايداري آنها معتقد است كه اگر انسان در شناخت صحيح مصاديق لذتها و رفع موانع آنها تلاش كند، به لذتهاي پايدار و برتر ميرسد. مقاله پس از بيان تعريف لذت با نگاه ويژۀ صدراييِ ايشان، آن را از چهار جهت مختلف «فعل و انفعال»، «تعلق به نشئۀ طبيعت يا آخرت»، «مطابقت با واقع»، و «ميزان ادراك» تقسيم كرده است. با در نظر گرفتن ديدگاههاي مختلف، ميتوان موانع و حجابهاي ادراك لذات برتر را نيز اينگونه برشمرد: «ظلماني»، «نوري»، «مستور»، «باطن»، «متقابل»، «خودي»، «معرفت نفس»، و «شهود». پس از تعريف، چندگونگي لذت، و موانع درك آن، مقاله در بحث پاياني، به آسيبشناسي شناخت مصاديق حقيقي لذت پرداخته و عوامل «عدم تهذيب نفس» و «جهل» را مهمترين موانع درك برشمرده است.
عنوان نشريه :
اخلاق وحياني