عنوان مقاله :
رابطه بههمپيوستگي خانوادگي و شرمسارسازي با بزهكاري؛ مورد مطالعه: دانشآموزان سال سوم دبيرستان شهر تبريز
پديد آورندگان :
حسني ، محمدرضا دانشگاه سيستان و بلوچستان - گروه علوم اجتماعي
كليدواژه :
بههمپيوستگي خانوادگي , بازپذيري , شرمسارسازي , انگزني
چكيده فارسي :
طبق استدلال نظريه شرمسارسازي بازپذيركنندۀ بريث ويت، تأثير مثبت (بازپذيركننده) يا منفي (بدنامكننده) شرمسارسازي بر وقوع جرم، به شيوه اجراي آن بستگي دارد. ازنظر بريث ويت، بههمپيوستگي بستري مساعد براي شرمسارسازي بازپذيركننده است و بهگونهاي آن را مشروط ميكند. در اينجا، فرض بر اين است كه افراد داراي روابط بههمپيوسته قويتر، بهطور عمده بهصورت بازپذيركنندهاي رفتار و از شيوههاي بدنامكنندۀ كمتري استفاده ميكنند. وابستگي متقابل افراد سبب ميشود آنها هنگام واكنش به رفتارهاي مجرمانه (شرمسارسازي)، به شيوهاي جذبكننده (بازپذيركننده) رفتار كنند نه طردكننده (بدنامكننده). اين پژوهش با استفاده از روش پيمايشي و توزيع پرسشنامه ميان دانشآموزان دختر و پسر پايه سوم دبيرستان شهر تبريز در سال تحصيلي 941393 انجام شده است. نمونهگيري با روش خوشهاي همراه با طبقهبندي انجام شده و حجم نمونه 835 نفر بوده است. براي سنجش بزهكاري، شش بعد در نظر گرفته شد. اعتبار سنجههاي پژوهش با روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه و روايي پژوهش با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ ارزيابي شده است. نتايج بهدستآمده فرضيه اصلي پژوهش را تأييد كردند و نشان دادند متغير بههموابستگي خانوادگي با متغيرهاي شرمسارسازي و بازپذيري رابطه مثبت و با متغير انگزني رابطه منفي دارد؛ اما اين ادعا كه بههمپيوستگي ازطريق متغيرهاي شرمسارسازي، بهطور غيرمستقيم بر بزهكاري تأثير ميگذارد، تنها تاحدودي (از رهگذر متغير انگزني) تأييد شد. مقاله حاضر، دربارۀ دلالتهاي يافتههاي پژوهش در ارزيابي نظريه شرمسارسازي در بستري اجتماعي و فرهنگي متفاوت (جامعه ايراني) بحث ميكند. ميتوان چنين گمانهزني كرد كه خانوادهها در شهر تبريز روابط بههمپيوستهاي دارند؛ اما اين شهر، جامعهاي اجتماعگرا محسوب نميشود (يعني سرمايۀ اجتماعي پايينتري دارد).
عنوان نشريه :
جامعه شناسي كاربردي