شماره ركورد :
1104679
عنوان مقاله :
تطبيق شخصيّت‌ هاي حماسي شاهنامه با چهره هاي تاريخي در كتاب نامۀ باستان ميرزا آقاخان كرماني
پديد آورندگان :
خوارزمي ، حميدرضا دانشگاه شهيد باهنر كرمان
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
49
تا صفحه :
78
كليدواژه :
نامۀ باستان. شاهنامه. فردوسي. ميرزاآقاخان. تطبيق.
چكيده فارسي :
هميشه سخن بر سر اين بوده است كه شاهنامه اثري تاريخي است يا اثري داستاني؟ مورخان از همان ابتدا مبناي شاهنامه را تاريخ قرار داده اند و سعي كرده اند كه شخصيّت‌ هاي حماسي را با شخصيّت‌ هاي سامي و عبري تطبيق دهند. با كشف مظاهر جديد تمدن امروزي از يافته هاي باستان شناسي و رواج صنعت چاپ و ترجمه، تطبيق چهره هاي حماسي با چهره هاي تاريخي ايران هم مدّ نظر برخي پژوهشگران قرار گرفت. در مقابل افرادي شخصيّت‌ هاي حماسي را قهرمانان داستاني مي دانستند و شخصيّت‌ هاي تاريخي را جدا فرض مي كردند. ميرزا آقاخان كرماني، با پررنگ شدن بحث مليّت، به سرودن اثر تاريخي بر وزن و قالب شاهنامۀ فردوسي پرداخت و سعي كرد كه شخصيّت‌ هاي تاريخي مثل كورش، كمبوجيه، داريوش و ... را با قهرمان هاي حماسي مثل كيخسرو، كي كاووس، اسفنديار و ... تطبيق دهد. در اين پژوهش با مراجعه به نامۀ باستان، تطبيق ها را ذكر و دليل انجام اين تطبيق ها را از نگاه شاعر بررسي كرده ايم. حاصل اينكه شاعر در پي شباهت هاي داستاني، نزديكي نام هاي تاريخي و شخصيّت‌ هاي حماسي و آميختگي انديشه هاي دساتيري، در پي تطبيق اين شخصيّت‌ ها برآمده است؛ به گونه اي كه آقاخان معتقد بوده كه فردوسي نام طوايف، جنگ ها و شاهزادگان را با شخصيت هاي حماسي آميخته است.; هميشه سخن بر سر اين بوده است كه شاهنامه اثري تاريخي است يا اثري داستاني؟ مورخان از همان ابتدا مبناي شاهنامه را تاريخ قرار داده اند و سعي كرده اند كه شخصيّت‌ هاي حماسي را با شخصيّت‌ هاي سامي و عبري تطبيق دهند. با كشف مظاهر جديد تمدن امروزي از يافته هاي باستان شناسي و رواج صنعت چاپ و ترجمه، تطبيق چهره هاي حماسي با چهره هاي تاريخي ايران هم مدّ نظر برخي پژوهشگران قرار گرفت. در مقابل افرادي شخصيّت‌ هاي حماسي را قهرمانان داستاني مي دانستند و شخصيّت‌ هاي تاريخي را جدا فرض مي كردند. ميرزا آقاخان كرماني، با پررنگ شدن بحث مليّت، به سرودن اثر تاريخي بر وزن و قالب شاهنامۀ فردوسي پرداخت و سعي كرد كه شخصيّت‌ هاي تاريخي مثل كورش، كمبوجيه، داريوش و ... را با قهرمان هاي حماسي مثل كيخسرو، كي كاووس، اسفنديار و ... تطبيق دهد. در اين پژوهش با مراجعه به نامۀ باستان، تطبيق ها را ذكر و دليل انجام اين تطبيق ها را از نگاه شاعر بررسي كرده ايم. حاصل اينكه شاعر در پي شباهت هاي داستاني، نزديكي نام هاي تاريخي و شخصيّت‌ هاي حماسي و آميختگي انديشه هاي دساتيري، در پي تطبيق اين شخصيّت‌ ها برآمده است؛ به گونه اي كه آقاخان معتقد بوده كه فردوسي نام طوايف، جنگ ها و شاهزادگان را با شخصيت هاي حماسي آميخته است.
عنوان نشريه :
جستارهاي ادبي
لينک به اين مدرک :
بازگشت