درآمدي بر مباني و آسيب شناسيِ رويكردها و روشهاي اصول فقه

دانش اصول كه شيوه و روش كشف مقصود متن را تبيين مي ­كند از ره­ آوردهاي بشري و فرجام نيازهاي عالماني است كه دغدغه دريافت مرادات شارع را داشته اند اين دانش كه زاييده ضرورت و نياز دانش فقه بوده همانند ديگر دانش‌ها اولاً: بر مباني استوار است كه مي توانند متناسب با نيازهاي عصري بازسازي شوند؛ ثانياً: رويكردي واحد و روشي يكسان بر آن حاكم نبوده است و ثالثاً: همان گونه كه در تاريخ آن علم نمايان است تحولات و تطورات ساختاري و متديك بسياري را تجربه كرده است كه مي تواند اين تجربه ها متناسب با نيازها از يك سو و پيشرفت هاي علمي  از سوي ديگر كماكان به صورتي روشمند تكرار شوند. در اين مقاله تلاش شده است از دريچه «فلسفه علم اصول» ضمن اشاره به مباني روش‌ها و رويكردهاي موجود دانش اصول؛ آسيب‌شناسي اجمالي از رويكردها و روش‌هاي اين دانش نيز ارائه گردد تا زمينه براي بازخواني در عرصه هايي كه نيازمند به تحول اند فراهم‌ گردد.