عنوان مقاله :
پديدارشناسي در ژئومورفولوژي
پديد آورندگان :
سلگي ، ليلا دانشگاه حكيم سبزواري , زنگنه اسدي ، محمد علي دانشگاه حكيم سبزواري , محمديان ، عبرت دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
پديدهشناسي , پديدارشناسي , ژئومورفولوژي , گيلبرت
چكيده فارسي :
تغيير پارادايمها در يك حوزه دانشي سرآغاز تحوّل در ادبيات، روش، تكنيك و مؤلفههاي ديگر شناختشناسي تلقّي ميشود. همان طور كه وقتي ديدگاه سيستمي جايگزين روشهاي كلاسيك شد، تحولات عميقي دامنگير رشتهها و حوزههاي دانشي شد. اين تحولات نخست در علوم تجربي رخ داد، ولي ديري نپاييد كه دانشمندان علوم انساني فرصتهاي از دست رفته را با نقادي از علوم تجربي و با طرح هندسه فضايي، جبران كردند. در اين ميان تلاشهاي ديلتاي در نشان دادن مرتبه علوم انساني و پردهبرداري از هزار رمز و راز پنهان در پديدارشناسي، توسط هوسرل، ژنت و هايدگر راه را براي شكلگيري پارادايمي ديگر فراهم آورد و به حاكميت بلا منازع يكصد ساله حلقه وين پايان داد. اين موج به طور قطع با همه بيمهريها دامن علوم جغرافيايي را هم ترآلوده خواهد كرد. اين پژوهش بر جنبههاي معرفتي تأكيد و با روش تحليل متن ژنت، با نگاه پديدارشناسي، در نوشتههاي شخصيتهاي علمي مانند گيلبرت ژئومورفولوژيست و هيلير انديشمند فضاشناس پرداخته است. هم چنين ضمن بيان چيستي پديدارشناسي دست به نقد و نقبي در تاريخ معاصر انديشههاي نظري در ژئومورفولوژي زده است. اين پژوهش سعي بر آن دارد كه تفاوتهاي فكري در حوزه پديدارشناسي را با پديدهشناسي، روشن سازد. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد كه:* پديدارشناسي يك روش متّكي به تحليل دادههاي فراعيني و تبيينكننده رابطههاي عميقتري از اين جهان در مقابل روشهاي تجربي است.*پديدارشناسي سعي دارد با وجوه عميقتر و پنهان پديدهها و نقش انسان در شناخت آنها، دايره تجربههاي بشري را از مفهوم تجربه معني شده؛ در حلقه وين گسترش دهد. اين به معني نفي و يا بياعتباري«پوزيتيويتيسم » نيست.
عنوان نشريه :
جغرافيا و توسعه