مدل‌سازي موانع اجراي مديريت دانش در زنجيره تأمين با رويكرد يكپارچه مدل‌سازي تفسيري ساختاري و ميكمك فازي

هدف پژوهش حاضر، شناسايي و اولويت بندي موانع اجراي مديريت دانش در زنجيره تأمين شركت‌هاي چيني آلات بهداشتي است. بدين منظور ابتدا با مطالعه مباني نظري موضوع اين موانع شناسايي و با استفاده از روايي محتوايي عوامل مرتبط با شركت هاي چيني آلات بهداشتي استخراج شد؛ درنهايت با استفاده از مدل‌سازي تفسيري ساختاري و ميكمك فازي روابط متقابل ميان موانع مشخص و قدرت تأثيرگذاري و تأثيرپذيري آن‌ها بر يكديگر مشخص شد. طبق نتايج ، به‌ترتيب عدم تعهدات مديريت ارشد به استفاده از مديريت دانش در زنجيره تأمين، فقدان آموزش براي اعضا و نبود برنامه ريزي استراتژيك بيشترين تأثير را بر ديگر موانع دارند. اين مدل به مديران صنعت چيني‌آلات بهداشتي كمك مي كند، قبل از اجراي هرگونه استراتژي براي اجراي مديريت دانش، با رويكرد كلي‌نگر، موانع موجود در  اين صنعت را بشناسند تا بتوانند رويكرد مناسبي براي استقرار مديريت دانش در زنجيره تأمين به‌كار گيرند.