عنوان مقاله :
واكاوي منطق پنهان طراحي همهشمول در معماري بومي ايران با رويكرد پايداري؛ مطالعۀ موردي: منطقۀ 12 تهران (حصار صفوي)
پديد آورندگان :
اسلامي ، ليدا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم وتحقيقات - گروه معماري , ماجدي ، حميد دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم وتحقيقات - گروه شهرسازي , اعتصام ، ايرج دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم وتحقيقات - گروه معماري
كليدواژه :
معماري بومي , طراحي همهشمول , توسعه پايدار , حصار صفوي
چكيده فارسي :
بيان مسئله: تغييرات جمعيتي و اقليمي به عنوان اصليترين چالشهاي پيش روي بشر در قرن حاضر به شمار ميروند. از دهۀ 1970، توسعۀ پايدار و طراحي همهشمول در پاسخ به اين تغييرات مطرح شدند؛ اما با وجود اين دو نظريه، مسئلۀ ناكارآمدي فضاهاي معماري همچنان موضوع بحث محافل علمي است. اين در حالي است كه معماري بومي، درگذشته به عنوان معماري پاسخگو به نيازهاي عموم مردم مطرح بوده؛ اما در عصر كنوني اين معماري به دليل دورماندن از تحولات زمانه مورد بيتوجهي قرارگرفته است.فرضيه و پرسشهاي تحقيق: به نظر ميرسد با واكاوي در اصول طراحي همهشمول و شناخت معيارهاي كليدي توسعۀ پايدار و شاكلۀ معماري بومي و احياي آن، ميتوان به الگوهايي از معماري دست يافت كه بر همهشمولي فضاها و پايداري آنها مؤثر باشند. همچنين به نظر ميرسد تقويت اصل انعطافپذيري فضاها بيشترين تأثير را بر همهشمولي آنها دارد. حال اين پرسش كليدي مطرح است كه كدام يك از معيارهاي طراحي همهشمول با توجه به نيازهاي كنوني بومگرايي قابليت اعمال در معماري بومي پايدار را دارد و نيز كدام يك از معيارهاي معماري بومي را ميتوان در طراحي همهشمول به كار گرفت.هدف: اين مقاله با هدف شناسايي ميزان همگرايي يا واگرايي مؤلفههاي معماري بومي و طراحي همهشمول تدوين شده و درصدد است تا به الگويي تعاملي دست يابد كه در تطابق با معيارهاي طراحي همهشمول و نيازهاي كنوني بومگرايي بوده و قابليت اعمال در معماري بومي پايدار را داشته باشد.روش تحقيق: روش تحقيقِ اين مقاله روش توصيفيتحليلي و متكي بر فن تحليل محتواست كه با رويكرد كيفي _كمي مورد مطالعه قرارگرفته است. بدين معنا كه ابتدا الگوي تعاملي معماري در تطابق با معيارهاي سه مقولۀ معماري بومي، طراحي همهشمول و توسعۀ پايدار به روش كيفي تدوين شده و سپس ارتباط معيارهاي كليدي در اين الگو و سهم هريك در نظام تعاملي به روش كمي تعيين شده است. در اين مطالعه، حصار صفوي در منطقۀ 12 تهران به عنوان بستر مكاني پژوهش انتخاب شده و همزمان نسبت به جمعآوري دادههاي كمي و كيفي در قالب پرسشنامه اقدام شده است.نتيجهگيري: نتايج نشان ميدهد در الگوي تعاملي حاصله از روشهاي كيفي پژوهش، شش عامل كليدي تابآوري، زمينهگرايي، استفادۀ همهشمول، راحتي، حقوق و مديريت دخيل هستند و مطابق نتايج كمّي تابآوري بيشترين سهم در نظام تعاملي را داراست.