عنوان مقاله :
شناخت تحولات ريختشناختي كليساهاي ارمني جلفاي نو در تعامل با معماري اصفهان
پديد آورندگان :
پورنادري ، ارغوان دانشگاه هنر اصفهان - دانشكدۀ حفاظت و مرمت , ايزدي ، محمد سعيد دانشگاه بوعلي سينا همدان - دانشكدۀ هنر و معماري , قلعه نويي ، محمود دانشگاه هنر اصفهان - دانشكدۀ معماري و شهرسازي - گروه شهرسازي , پورنادري ، حسين دانشگاه هنر اصفهان - دانشكدۀ معماري و شهرسازي - گروه معماري
كليدواژه :
ريختشناسي , گونه , كليساهاي ارمني , جلفاي نو (جلفاي اصفهان) , معماري دورۀ شاه عباس اول
چكيده فارسي :
بيان مسئله: كشور امروزي ارمنستان، كه بخشي از اورارتوي باستاني است، اولين سرزميني است كه مسيحيت را بهطور رسمي پذيرفت، قديميترين كليساها را ساخت و معابد قديمي را به كليسا تبديل كرد. با كوچ ارامنه و همزمان با برپايي جلفاي اصفهان در دورۀ شاه عباس اول، بناي كليساها با برخورداري از تجربههاي كهن و با فرمان عدم تعارض با ابنيۀ پايتخت به شكل ديگري بهمنصۀ ظهور رسيدند. بهنظر ميرسد در سابقۀ پژوهشهاي محققان دربارۀ كليساهاي جلفاي نو، به معماري و مناسبات فرهنگي بستر جديد توجه كافي نشده است. شناخت روند نزديكشدن معماري مذهبي ارامنۀ جلفا به معماري اصفهان و بهرهگيري از نتايج آن در طرحهاي مرمت شهري خصوصاً در محلۀ جلفا ضرورت اين پژوهش است. هدف: پژوهش، با هدف شناخت ساختار كالبديفضايي و تحولات ريختي بناي اصلي كليساهاي جلفاي نو در تعامل با معماري اصفهان، در جستوجوي پاسخ به اين پرسش است كه تحولات ريختشناختي ساختمان اصلي كليساهاي جلفاي نو چگونه بوده است؟ كدام گونه مولد و آغازگر پيشرفت طرحهاي بناي كليسايي بود؟ در روند تحولات ريختي كليساها، چگونه معماري ساختمان اصلي كليساها به معماري اصفهان نزديك شد؟ روش: پژوهش با روش تفسيريتاريخي انجام شد و دادهها، با توجه به مدارك و اسناد موجود و برداشتهاي ميداني، گردآوري شدهاند. نتيجهگيري: نتيجۀ پژوهش حاكي از الزام به رعايت گونهاي محدوديت در فرم تبيينشدۀ بناي كليساهاي ارمني است. وجود گونۀ مولد و تأثيرپذيري از تكنيكهاي معمارانۀ دورۀ شاه عباس اول در سير تحولات ريختي تأييد ميشود. در مقايسه با معماري شاخص اصفهانِ اين دوره، تحولات ريختشناختي ساختمان اصلي كليساها نشانۀ گرايش به ايرانيشدن سبك معماري دارد. كليساي گئورگ مقدس اولين بناي كليسايي با ويژگيهاي معماري ايراني است كه امكان تحولات كالبديفضايي بعدي را فراهم كرد. ساختار كالبديفضايي كليساهاي مريم مقدس و بتخهم مقدس با مساجد شيخ لطفالله و جامع عباسي قابل مقايسه است و بخشي از چگونگي تحولات در گونۀ مولد را به خوبي نشان ميدهند.