عنوان مقاله :
خلأ صورت ملفوظ روايات و گونهشناسي بسترهاي چندخوانشي آن (عوامل بسترساز گشتارهاي خوانشي در صورت ملفوظ روايات)
پديد آورندگان :
ميرجليلي ، علي محمد دانشگاه ميبد - دانشكده الهيات و معارف اسلامي - گروه علوم قرآن و حديث , ميرحسيني ، يحيي دانشگاه ميبد - دانشكده الهيات - گروه علوم قرآن و حديث , خيبر ، محمد مهدي دانشگاه ميبد - دانشكده الهيات
كليدواژه :
روايت , صورت ملفوظ واژگان , فقه الحديث , متن روايت , مضطرب المتن
چكيده فارسي :
ساختار خط و ماهيت زبان عربي، ظرفيت خوانشهاي متعددي از يك نوشتار را پديد ميآورد كه از آن در اصطلاح زبانشناسي به «گشتارهاي خوانشي» ياد ميشود. خوانش صحيح روايات از نسخه مكتوب، ركن اصلي در برداشت اصيل و متقن حديث است. توجه ننمودن بدين امر، گاه دشواريها و اشتباهاتي در فهم روايت بوجود ميآورد. مناقشات در فهم حديث و برداشتهاي متنوع از مفاد آن كه پذيرش يا رد روايت را به دنبال دارد، از نتايج اين مهم است. از همينروست كه يكي از شرايط اعلاي دريافت حديث، مقابله شفاهي آن بوده و چندان به پذيرش دستنويس و مكتوب حديثي و نقل آن (مناوله)، روي خوش نشان داده نميشده است. اين مقاله ميكوشد خوانش بر پايه نسخه نوشتاري روايات را به محل بحث گذاشته، عوامل بسترساز قرائتهاي متعدد از متن را بكاود. به ديگر سخن، عوامل پديدآورنده بدفهمي در خوانش متن حديث را گونهشناسي نمايد. پژوهش حاضر با روش توصيفي تحليلي و با تمركز بر نمونههايي كه از جنبههاي مختلف، ميتوان خلأ صورت ملفوظ روايات را به بحث گذاشت، سامان يافته است و به اين نتيجه رسيده كه مهمترين عوامل چندخوانشي در متن روايات «نبود علائم سجاوندي»، «تقطيع روايات»، «نبود حركتگذاري»، «توجه نداشتن به تركيبات پايدار زباني» و «ماهيت قالبي و اشتقاقي زبان عربي» است. كوشش شده است با مثالهايي از روايات معصومين(ع) و ارائه پارهاي از برداشتهاي متفاوت و متعارض از آن، نشان داده شود توجه به امور فوق تا چه ميزان درخور توجه و شايان دقت است.
عنوان نشريه :
تحقيقات علوم قرآن و حديث