سواد سلامت و ارتباط آن با تبعيت از رژيم دارويي، تغذيه و ورزش در بيماران مبتلا به ديابت نوع دوم

زمينه و اهداف: در زمينه كنترل ديابت، تبعيت بيماران از رژيم دارويي و رژيم غذايي و ورزش نقش اساسي دارد و سواد سلامت عاملي تعيين كننده در تبعيت بيماران از رژيم درماني مي باشد. مطالعه حاضر با هدف تعيين سواد سلامت و ارتباط آن با تبعيت از رژيم دارويي، تغذيه اي و ورزشي در بيماران مبتلا به ديابت نوع انجام شده است. زمينه و اهداف: اين مطالعه مقطعي روي 241 نفر از بيماران مبتلا به ديابت نوع دوم مراجعه كننده به بيمارستان امام خميني اردبيل در سال 1396 به روش نمونه گيري ساده تصادفي انجام شد. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه هاي سواد سلامت عملكردي بزرگسالان(TOFHLA)، تبعيت دارويي موريسكي(MMAS-8) و تبعيت از رژيم غذايي و ورزش بود. به منظور تحليل داده ها از آزمون هاي توصيفي (ميانگين، انحراف معيار، توزيع فراواني) و آزمون هاي تحليلي (T مستقل، واريانس يك طرفه و همبستگي پيرسون) در نرم افزار SPSS استفاده شد. يافته ها: ميانگين (انحراف معيار) سني بيماران مورد مطالعه 55/79 (10/15) بود. نمره كلي سواد سلامت و تبعيت از رژيم دارويي و تبعيت از رژيم غذايي و ورزش به ترتيب52/51 (17/60)، 2/96(1/89) و 57/15 (14/35) بود. 128نفر از بيماران (53/1 درصد) سواد سلامت ناكافي داشتند. سواد سلامت با تبعيت دارويي و نيز تبعيت از رژيم غذايي و ورزش ارتباط معني داري داشت(P 0/05). نتيجه گيري: با توجه به اينكه ميزان سواد سلامت روي تبعيت مناسب از رژيم دارويي، تغذيه و ورزش در بيماران موثر است. توجه به آموزش و ارتقا سواد سلامت از سوي رسانه هاي آموزش جمعي و سياستگذاران امري ضروري به نظر مي رسد. نوع مطالعه: مطالعه پژوهشي