عنوان مقاله :
از جهان نگري تا كاربرد صنايع بديعي در غزليّات چهار تن از شاعران مكتب تصوّف
پديد آورندگان :
عليزاده ، ناصر دانشگاه شهيد مدني آذربايجان - گروه زبان و ادبيات فارسي , راموز ، كمال - -
كليدواژه :
صنايع بديعي , شاعران صوفيه , جهان نگري , ساختارگرايي تكويني , سبك عراقي , لوسين گلدمن.
چكيده فارسي :
تفاوت در كاربرد صنايع بديعي در دورههاي مختلف شعر فارسي يكي از موضوعاتي است كه كمتر بدان توجه گرديدهاست؛ بررسي سبكهاي شعر فارسي نشان ميدهد كه در برخي از اين دورهها بسامد و كاربرد برخي صنايع ادبي بيش از ساير صنايع بودهاست به عنوان مثال در اشعار دورۀ خراساني كمتر نمونهاي براي ايهام ديده ميشود حال آنكه كاربرد اين صنعت در سبك عراقي تبديل به يكي از شاخصههاي سبكي دورۀ مذكور گرديدهاست. براي يافتن پاسخ اين مسئله بايد از رويـكردهاي جامعـهشناسانه ياري جست؛ در مقالۀ حاضر نويسندگان با استفاده از نظريۀ ساختارگراييتكويني لوسين گلدمن، كه ميكوشد ارتباط ميان ساختارهاي ادبي و جهاننگري پديدآورندگان آن را كشف نمايد، كوشيدهاند تا پاسخي براي مسئلۀ مذكور ارائه دهند.بررسي جامعهشناسانۀ شعر چند تن از شاعران دورۀ عراقي چون مولوي، عطار، عراقي و... كه ميتوان آنها را اصليترين شاعران سبك عراقي دانست، گوياي آن است كه الف: جهانبيني متأثر از افكار درونگرايانه در اين دوره، كه به اقتضاي فضاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي حاكم بر جامعه بوده است، اصليترين دليل برتري كمّي كاربرد صنايع معنوي نسبت به صنايع لفظي بوده است ب: جهانبيني صوفيانه و مفهومگرايانهي اين شاعران سبب بيتوجهي هر چه بيشتر اين شاعران به صنايع بديعي (حتي در مقايسه با شاعران دورۀ خراساني چون عنصري و فرخي) گرديدهاست.