عنوان مقاله :
ريخت شناسي مثنوي داستاني «گل و نوروز» خواجوي كرماني بر اساس نظريه ي پراپ
پديد آورندگان :
رحماني ، مريم دانشگاه قم , هاشميان ، ليلا دانشگاه بوعلي سينا
كليدواژه :
«ريخت شناسي» , « نظريه ادبي» , «پراپ» , «گل و نوروز» , «خواجوي كرماني»
چكيده فارسي :
ريخت شناسي، يكي از مباحث اساسي نقد ساختاري است كه در عرصهي ادبيات داستاني كاربرد فراواني دارد. در اين نوع از نقد ،منتقد ادبي با بررسي ساختار دروني موجود در داستان ، به كشف كنشها و خويشكاريهاي موجود در آن ميپردازد . اين مبحث نخستين بار توسط پراپ به عرصه ي ادبيات داستاني راه يافت.وي در اين جستار كه اساس كارش را بر پايه ي اعمال شخصيتهاي موجود در داستان قصههاي پريان قرار داد ،با بررسي كنش ها و رويدادهاي هر يك از شخصيتهاي داستان به اين نتيجه رسيد كه هر يك از شخصيتها متناسب با نقشخود،در اين داستان ها از قوانين و ساختار واحدي تبعيت ميكنند كه ميتوان اين قوانين و ساختار را به داستانهاي ساير ملل نيز تعميم داد؛چنانكه در اين مقاله با تجزيه و تحليل ساختاري مثنوي «گل و نوروز»،از لحاظ خويشكاري ها،نقش شخصيتهاي داستان در اين خويشكاري ها و حركت هاي موجود در داستان ،بر اساس نظريهي ريخت شناسانه ي پراپ، به اين نتيجه دست يافته شد كه اگرچه سير برخي توالي برخي از كاركردها با الگوي پيشنهادي پراپ قابل انطباق نيست،اما بسياري از كاركردهاي پيشنهادي او را ميتوان با اين مثنوي نيز انطباق داد.