عنوان مقاله :
مرگ شخصيّت در رمان نو «شازده احتجاب» گلشيري
پديد آورندگان :
افرافر ، مريم دانشگاه بيرجند , محمدي ، ابراهيم دانشگاه بيرجند - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
مرگِ شخصيّت , رمان نو , شازده احتجاب , هوشنگ گلشيري
چكيده فارسي :
رمان نو كه در فرانسه با آثاري از «ساروت» و «رب گريه» آغاز شده بود، چند دهه بعد توانست با رمان شازده احتجاب گلشيري به عنوان گونهاي از رمان وارد ايران شود. گلشيري توانست با به كارگيري خلاقانۀ عناصر رمان نو به خوبي از عهدۀ اين نوع برآيد؛ به گونهاي كه هم اثرش تقليد صرف نيست و هم از ويژگيهاي رمان نو خارج نشدهاست. گرچه امروزه رمان نو حضور چشمگيري ندارد اما عناصر باقي مانده از آن در رمانها مشهود است؛ لذا پرداختن به اين نوع و عناصر آن ضروري به نظر ميرسد. با توجه به اهميّت رمان شازده احتجاب به عنوان آغاز رمان نو فارسي و تأثيراتي كه در تحول رماننويسي ايران داشتهاست، در اين مقاله به بررسي يكي از عناصر رمان نو يعني «مرگ شخصيّت» يا «رد شخصيّت» ـ كه در شازده احتجاب نمود برجستهتري دارد ـ پرداختهايم. ازاينرو در اين پژوهش ابتدا ويژگيهاي رمان نو را گفتهايم و خلاصهاي از شازده احتجاب آورده و سپس به بررسي مرگ شخصيّتهاي اين رمان پرداخته و نشان دادهايم كه مراد از مرگ شخصيّت، خالي بودن آن از افراد انساني نيست، بلكه حضوري آميخته با خاطره، تلفيقي و سايهوار است كه خواننده با تخيّل و ذوق ادبي خود در ساخت آن مشاركت ميكند. گلشيري بدون دور شدن از هويت ايراني، عناصر رمان نو و رد شخصيت را به بهترين شكل به كار گرفته و در اين باره از رمانهاي نو غربي كم ندارد.