شماره ركورد :
1106271
عنوان مقاله :
صداي سياست‌ گريز زنانه در رمان چراغ‌ ها را من خاموش مي‌ كنم
پديد آورندگان :
كريمي قره بابا ، سعيد دانشگاه پيام نور
تعداد صفحه :
25
از صفحه :
167
تا صفحه :
191
كليدواژه :
رمان , دوصدايي , سياست , پيرزاد , زنان , خانواده , زندگي روزمره
چكيده فارسي :
اين مقاله بر پايه اين گمان اوليه شكل گرفته‌است كه عناصر و نشانه‌هايي از گفت‌وگومندي در رمان «چراغ‌ها را من خاموش مي‌كنم» بازتاب يافته‌است. نويسنده، رمان را در تقابلِ راويِ زنِ داستان با امر سياسي سامان داده‌است. ظاهراً راوي داستان، سياست را با مردانگي يكي مي‌پندارد. كلاريس مادر خانواده و شخصيّت اصلي داستان سعي مي‌كند تا محيط معنوي خانواده را از امواج سياست‌بازي‌هاي شوهرش دور نگه دارد. او با آن كه تحصيل‌كرده و اهل مطالعه است، ولي مي‌پندارد كه سياست هيچ ربطي به زندگي آنان ندارد. وي سياست را امري مردانه و از عوامل تهديدكننده آرامش و آسايش خانه مي‌داند. راوي در كشمكش با صداي سياست‌گرا به يك عشق ممنوعه پناه مي‌بَرَد؛ ليكن در پايان با سركوب و عبور از اين عشق كه نوعي طغيان در برابر صداي مقتدر و مردانه سياست‌گرا محسوب مي‌شود، ‌به شناختي واقع‌گرايانه از موقعيت خود دست مي‌يابد. او به‌ناچار با صداي سياست‌محور شوهرش كنار مي‌آيد اما با تحوّلي روحي به هويت، فرديّت و زندگي شخصي خود نگاهي دوباره مي‌افكند. براساس يافته‌هاي اين پژوهشِ توصيفي‌ـ‌تحليلي، زنان نويسنده در ايران اغلب با دلايل و انگيزه‌هايي فمنيستي، سياست‌گرايي را به چالش كشيده‌اند اما اين سياست‌زدايي دلايل كلانِ درون‌متني و برون‌متني نيز دارد. از ميان عواملِ برون‌متني مي‌توان به توسعه‌يافتگي تدريجي جامعه ايراني و رشد فرديت نويسندگان زن اشاره كرد و از عوامل درون‌متني و تاريخ‌ادبياتي دلزدگي و ملالتِ مخاطبان از شعار و كليشه را مي‌توان برشمرد.
عنوان نشريه :
علوم ادبي
لينک به اين مدرک :
بازگشت