عنوان مقاله :
تحليل انتقادي مباني معرفتشناختي اومانيسم دكارتي بر اساس انديشۀ علامه جعفري
پديد آورندگان :
ابوالقاسمي ، نرگس دانشگاه علوم قرآن و حديث، پرديس تهران , نصري ، عبدالله دانشگاه علامه طباطبايي - گروه فلسفه , خالقيان ، فضل الله دانشگاه علوم قرآن و حديث، پرديس تهران
كليدواژه :
معرفتشناسي , اومانيسم , دكارت , علامه جعفري
چكيده فارسي :
اومانيسم به عنوان نگرش حاكم بر دوره مدرنيته، موجوديت خود را تا حدود بسياري مرهون مباني و روش معرفتشناختي دكارت است. ويژگي اصلي معرفتشناسي دكارت اصالتدادن به عقلانيت ابزاري است. به عقيدۀ او ميتوان با عقل و بدون هرگونه توسّلي به حواس، به شناختي از واقعيت دست يافت. او با اين مبنا خود را به نحوى مطلق به صورت موجودى مىشناسد كه وجودش يقينىتر از همه چيز است. او اگرچه يك اومانيست به معناي امروزي نيست، اما محصول معرفتشناسياش تصويري از انسان ارائه ميكند كه او را محور جهان هستي و ماسواي او را ذيل هستي او قرار ميدهد. علامه محمدتقي جعفري از جمله فيلسوفان معاصر است كه با عرضۀ مباني معرفتشناختي متفاوتي به نقد اومانيسم پرداخته است. او ضرورت شناخت را در راستاي نظام حيات معقول ميبيند و معتقد است حواس طبيعي، عقل نظري، شهود عرفاني و وحي از ابزار معرفت است. اين مقاله به قصد تحليل انتقادي اومانيسم دكارتي ابتدا اركان معرفتشناسي دكارت را تبيين و در ذيل هر يك ديدگاه علامه جعفري و وجوه تشابه و تضاد انديشه آن دو را مطرح نموده است.