وضعيت افسردگي، اضطراب و كيفيت زندگي در بيماران سرطان پستان مبتلا به افسردگي تحت درمان با سيتالوپرام و روان درماني حمايتي گروهي در شش ماه

Depression, Anxiety, and Quality of Life in Breast Cancer Patients with Depression Receiving Citalopram and Supportive Group Psychotherapy: A Six-month Longitudinal Study

سابقه و هدف: با توجه به اهميت افسردگي به عنوان يك اختلال شايع روان پزشكي در مبتلايان به سرطان پستان، اين مطالعه با هدف پيگيري شش ماهه بيماران سرطان پستان مبتلا به افسردگي دريافت كننده سيتالوپرام و روان درماني گروهي انجام پذيرفت. مواد و روش‌ها: اين مطالعه كارازمايي باليني آينده نگر، بر روي 40 بيمار مبتلا به سرطان پستان داراي افسردگي صورت گرفت. به 20 بيمار روزانه 40-20 ميلي‌گرم سيتالوپرام و20 بيمار ديگر علاوه بر درمان دارويي مذكور تحت 8 جلسه روان درماني گروهي قرار گرفتند. بيماران در بدو مطالعه و در ماه 6 ام درمان، با پرسشنامه HADS و كيفيت زندگي WHO-QOL BREF ارزيابي شدند و در نهايت نتايج درماني و كيفيت زندگي دو گروه با استفاده از آزمون آماري t-test مورد مقايسه قرار گرفتند. يافته‌ها: ميانگين امتياز افسردگي HADS در بدو مطالعه در گروه مورد روان درماني 19/2±05/12 بوده كه پس از مداخله به 06/2±05/2 (در ماه 6)كاهش يافت. ميانگين امتياز اضطراب HADS در بدو مطالعه 90/2±25/13 بود كه پس از مداخله به 42/2 ±55/4 (در ماه 6) كاهش يافت (05/0P<). نتايج نشان داد كه امتياز كيفيت زندگي به طور كلي پس از درمان تركيبي سيتالوپرام و روان درماني گروهي از 82/40 به 86/80 در ماه ششم پس از درمان رسيده است، در حالي كه در گروه تحت درمان با سيتالوپرام تغيير مختصري مشاهده شد (001/0 P<). استنتاج: سيتالوپرام و روان درماني گروهي در بهبود افسردگي، اضطراب، كيفيت زندگي و پيگيري 6 ماهه پس از درمان مبتلايان به سرطان پستان تاثير معني داري داشته است.

Background and purpose: Depression is a common psychiatric disorder in patients with breast cancer. This study was performed to follow-up breast cancer patients with depression receiving citalopram and group psychotherapy for six months. Materials and methods: This clinical trial was conducted in 40 breast cancer patients with depressive disorder. Among the patients, 20 received citalopram (20-40 mg/day) and the rest, besides the same dose of citalopram, attended 8 sessions of group psychotherapy. The patients were assessed at baseline and six months later. Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS) and WHO-QOL BREF questionnaires were administered. Then treatment outcomes and quality of life were compared between the two groups applying t-test. Results: The mean scores for depression and anxiety were 12.05±2.19 and 13.25±2.90 at baseline which declined to 2.05±2.06 and 4.55±2.42, respectively, after six months (P<0.05). Quality of life score in patients attending group psychotherapy sessions improved significantly after six months (80.86) compared to that at baseline (40.82), while slight changes were observed in the group receiving only citalopram (P<0.001). Conclusion: Citalopram and group psychotherapy were found to be significantly effective after six months on depression, anxiety, and quality of life in breast cancer patients with depressive disorder receiving citalopram.