عنوان مقاله :
مقايسه دامنه مؤلفه P300 دانشجويان داراي دانش مفهومي و رويه اي سطح بالا با دانشجويان داراي دانش مفهومي و رويه اي سطح پايين در حل مسائل انتقال بين بازنمايي نموداري و جبري تابع
پديد آورندگان :
فرساد ، نجمه دانشگاه فردوسي مشهد - گروه رياضي كاربردي , علم الهدايي ، حسن دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم رياضي - گروه رياضي كاربردي , مقيمي ، علي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم - گروه زيست شناسي , مقيمي ، سحر دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده مهندسي , جباري نوقابي ، مهدي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم رياضي
كليدواژه :
دامنه مؤلفه P300 , دانش مفهومي و رويهاي , بازنمايي نموداري و جبري تابع
چكيده فارسي :
مقدمه: در اين مقاله به كمك پتانسيلهاي وابسته به رويداد (ERPs)، به بررسي تفاوتهاي الكتروفيزيولوژي دو گروه از دانشجويان، هنگام حل مسائل انتقال بين بازنمايي نموداري و جبري تابع، پرداخته ميشود. روش: اين پژوهش از نوع كمي و به روش نيمه آزمايشي ميباشد. جامعه آماري شامل 177 نفر از دانشجويان سال اول رشتههاي مهندسي دانشگاه فردوسي مشهد هستند كه به كمك يك آزمون رياضي محقق ساخته به دو گروه دانش مفهومي و رويهاي سطح بالا (دانش سطح بالا) و گروه دانش مفهومي و رويهاي سطح پايين (دانش سطح پايين) تقسيم بندي شدند. از هر گروه 14 نفر به طور تصادفي انتخاب شده و در آزمايش اصلي شركت كردند. يافتهها: نتايج نشان داد كه تعداد پاسخهاي درست در گروه دانش سطح بالا بيشتر از گروه دانش سطح پايين است. تفاوت معناداري بين سرعت پاسخ دوگروه مشاهده نشد. از لحاظ الكتروفيزيولوژي دامنه مؤلفه P300 گروه دانش سطح پايين، بيشتر از گروه دانش سطح بالا در الكترودهاي نواحي O2,O1,P4,PZ,P3,CP6,CP5 بود. نتيجهگيري: تفاوت دامنه مؤلفه P300 در گروه دانش سطح پايين و دانش سطح بالا مويد اين است كه افراد داراي دانش سطح بالا نسبت به افراد داراي دانش سطح پايين، از كاركرد مغزي بهينه تري برخوردار بوده و از استراتژي متفاوتي براي پردازش اطلاعات در حل مسائل استفاده ميكنند. نتيجهاي كه شايد نتوان به راحتي از دادههاي سنتي قلم و كاغذي به آن دست يافت.
عنوان نشريه :
عصب روانشناسي