عنوان مقاله :
حكمروايي شهري و طبقۀ كارگر جهان سوم: برخي ملاحظات روششناختي
پديد آورندگان :
رحيمي ، حجتاله دانشگاه يزد - گروه جغرافيا
كليدواژه :
تحليل طبقاتي , فقيران شهريِ جهان سوم , ماكس وبر , كارل ماركس
چكيده فارسي :
برخي از پژوهشگران مانند پيتر لويد تلاش كردهاند كه با تركيب ديدگاه ماركس و وبر يك چهارچوب تحليلي را براي تحليل طبقاتي شهرهاي جهان سوم ارائه كنند. باوجوداين، تحليل ساختار اصلي كتاب نشان داد كه تركيب ديدگاه ماركس و وبر به مجموعهاي از تناقضهاي روششناختي منجر شده است. نخست، درحاليكه لويد وجود طبقه كارگري را در جهان اول بديهي در نظر ميگيرد، مفهوم طبقه در سنت وبر يك هويت ممكن است. دوم، درحاليكه لويد با تبعيت از ماركس بيان ميكند كه لايهبندي طبقاتي تعيينكننده لايهبنديهاي قومي و نژادي است، سنت وبر بر تأثير متقابل اين ميدانها تأكيد ميكند. همچنين، درحاليكه او مناسبات ميان طبقات اقتصادي و نظم سياسي دولت را ازمنظر رويكرد ماركس تبيين ميكند، اما از تبيين مناسبات ميان قشربنديهاي اجتماعي با نظم سياسي دولت كه در نظريه وبر اهميت دارد غفلت ميورزد. افزونبراين، درحاليكه لويد لايهبندي طبقاتي را يك امر شهري و قشربنديهاي نژادي و قومي را امري غيرشهري (روستايي) ميداند، قشربنديهاي نژادي و قومي در سنت وبر از اركان اصلي سازمان شهري بهشمار ميروند. درنهايت، او بدون آنكه رويكرد نهايي خود را تبيين كند، فردگرايي روششناختي وبر را بهنحو سادهانگارانهاي با جمعگرايي هستيشناختي ماركس تركيب ميكند.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني