عنوان مقاله :
بررسي جايگاه روايت شنوها و انگيزه راوي در الهي نامه ي عطار نيشابوري (با تكيه بر نظريه ارتباطي رومن ياكوبسن)
پديد آورندگان :
قاسمي ، شهين دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز
كليدواژه :
الهي نامه , جايگاه روايت , روايت شنو , عطار , ياكوبسن
چكيده فارسي :
در علم روايت شناسي در هر متن روايي (داستان) دو سطح جهان داستان و جهان روايت وجود دارد و تجلي اين دو جهان در الهي نامه يعطار باعث ايجاد گونه ي روايت پردازي خاصي گرديده است. از اين نظر كه در حكايت هاي اين كتاب «نويسنده ي ملموس»(نويسنده ظاهري)در ابتدا با ورود به جهان داستان به نقل روايت پرداخته و روايت شنوِ آن دروني است در ادامه ناگهان خطاب وي از جهان داستان و روايت شنوِ درون داستاني قطع و در لباس پند و اندرز متوجه روايت شنوِ برون داستاني مي شود. روايت شنو (مخاطب) از عناصر جدايي ناپذير هر متن روايي(داستان) است. همچنين روايت شنو با تكيه بر جايگاه داستان و طرح داستان به دو نوع روايت شنوِ درون داستاني(هنگامي كه داستان حالت گفتگو دارد و كنشگران يك ديگر را خطاب قرار مي دهند) و روايت شنوِ برون داستاني(هنگامي كه نويسنده ي ملموس خواننده ي ملموس را خطاب قرار مي دهد) تقسيم مي شود؛به گونه اي كه در ادبيات داستاني هيچ متني را نمي توان يافت كه از وجود روايت شنو(مخاطب) خالي باشد. پژوهش حاضر به روش توصيفي تحليلي و با بهره گيري از منابع كتابخانه اي به بررسي جايگاه روايت و پايگاه روايت شنوها در الهي نامه ي عطار مي پردازد. در اين پژوهش از الگوي ياكوبسن نيز استفاده گرديده است نتايج پژوهش حاضر نشان مي دهد كه گذر از روايت شنوِ درون داستاني به روايت شنوِ برون داستاني در الهي نامه به دليل نوع خاص ادبي و وجود درس اخلاق توسط نويسنده ي ملموس است.