عنوان مقاله :
نسبت مفهوم واجبالوجود در فلسفه اسلامي با خداي متشخص و غيرمتشخص
پديد آورندگان :
منصوري ، عباسعلي دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات - گروه الهيات
كليدواژه :
واجبالوجود , خداي متشخص , خداي غيرمتشخص , تصوير خدا
چكيده فارسي :
وجود اصولي همچون «تقسيم موجودات به واجب و ممكن در عين پذيرش اشتراك معنوي وجود»، «نيازمندي واجبالوجود به اثبات»، «اشتراك معنوي صفات واجبالوجود با صفات ممكنالوجودها»، «كاربرد محمولهاي مربوط به موجودات متشخص براي واجبالوجود»، «تلقي گفتاري از وحي»، و «تلقي شخص داشتن از خداوند در هنگام عبادت» از جمله شواهدي هستند كه در آثار فلاسفه مسلمان بر متشخص بودن واجبالوجود دلالت ميكنند. در كنار اين شواهد، ميتوان مواردي را يافت كه بر غيرمتشخص بودن واجبالوجود دلالت دارند. از جمله ميتوان به «نظريه فيض»، «بساطت محض واجبالوجود»، «غيرمتناهي بودن واجبالوجود»، «تنزيهي بودن سخن گفتن از خداوند» و «نفي وجود مستقل از معلول» اشاره كرد. كاركرد حداقلي شواهد دسته دوم در كنار شواهد متشخص بودن واجبالوجود آن است كه نشان ميدهند مفهوم واجبالوجود در فلسفه اسلامي از حيث دلالت بر خداي متشخص يا غيرمتشخص گرفتار ابهام است و نميتوان قاطعانه از تطابق واجبالوجود در فلسفه اسلامي با خداي متشخص دفاع كرد. شواهد دسته دوم در كاركرد حداكثري خود ميتوانند نشان دهند كه واجبالوجود در فلسفه اسلامي با خداي غيرمتشخص تطابق دارد. در اين مقاله كاركرد حداقلي شواهد غيرمتشخص بودن خداوند مد نظر است، هرچند كه در خصوص كاركرد حداكثري اين شواهد نيز توضيحاتي ارائه ميشود.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه فلسفه دين