عنوان مقاله :
تقرير هگل از معضل صورتگرايي اخلاق كانت و بررسي انسانشناسي ديني كانت به مثابۀ راهحل
پديد آورندگان :
موسوي ، معصومه پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
صورتگرايي در اخلاق , آزادي استعلايي , سلب و ايجابهاي كاذب , انسانشناسي ديني , ارادۀ نيك
چكيده فارسي :
هگل از جمله فيلسوفاني است كه اخلاق كانت را به صورتگرايي متهم كرده و در آثار مختلفش، به ويژه در فلسفۀ حق و پديدارشناسي روح، تلاش كرده نقد خود را صورتبندي كند و از ابعاد مختلف آن را توضيح دهد. مقصود هگل از صورتگرايي به عنوان نقدي بر اخلاق كانت آن است كه از صورت قانون اخلاقي كانت نميتوان مادهاي اخلاقي استنتاج كرد. او در نقد خود از مفاهيمي همچون استعلايي بودن مفهوم آزادي، سلب و ايجابهاي كاذب و يهوديتوارگي اخلاق كانتي استفاده كرده و نشان ميدهد كه اين نقصانها به ناكارآمدي و تهيبودگي اخلاق كانت ميانجامد. شايد بتوان بر پايۀ تفسير برخي مفسران كانت همچون كاسيرر، جان هر و جيواني، از طريق تأكيد بر مضاميني كه كانت در كتاب دين در چهارچوب عقل صرف به آنها پرداخته، پاسخي براي نقد هگل مهيا ساخت. اين پاسخ مدعي است كه انسانشناسي ديني و ديگر مؤلفههاي ديني انديشۀ كانت، با شاكلهسازي براي اخلاق، موجب ميشوند تا اخلاق كانت از صورتِ عقليِ محض خارج شود و بتواند فاعل و فعل اخلاقي را در مسيري انضماميتر شناسايي و صورتبندي كند. به نظر ميرسد كه اين پاسخ ضمن حل مشكلاتي همچون عقلانيتباوري صرف در خصوص اخلاق و انتزاعي كردن بيش از حد سوژۀ اخلاق، همچنان از پاسخ به معضلاتي همچون سلب و ايجابهاي كاذب و تأكيد بر مفهوم ارادۀ نيك ناتوان است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه فلسفه دين