عنوان مقاله :
مطالعه معناشناختي ديدگاه يحييبن سلام در باب واژگان قرآني
پديد آورندگان :
مكوند ، محمود دانشگاه خوارزمي , توكلي محمدي ، نرجس دانشگاه تهران
كليدواژه :
يحييبن سلّام , واژگان قرآني , تفسير , معناشناسي , زبان شناسي
چكيده فارسي :
فهم معناي واژگان قرآني، گام نخست و بنيادي در تفسير قرآن است، چنانكه تأليف آثار متعدد در اين حوزه از سدههاي نخستين اسلامي شاهدي بر اين مدعاست. يحييبن سلّام ازجمله قرآنپژوهان سدۀ دوم هجري است كه نزديكي روزگار وي با عصر نزول، اهميت روششناسي آثار وي را در حوزه معناشناسي مفردات قرآن مضاعف ميكند. بنابراين در مقاله حاضر به بررسي دو اثر وي پرداخته ايم: اثر نخست كتاب تصاريف با موضوعِ وجوه معناييِ واژگانِ قرآني است، و اثر دوم كتاب تفسير اوست. اين دو اثر سرشار از معناشناسي مفردات قرآني است. ترديدي نيست كه يكي از ويژگيهاي سنت تفسيري در سدههاي نخستين اسلامي، سيطرۀ نقل است كه در دو اثر پيشگفته بهروشني ديده ميشود. بااين حال بهنظر ميرسد يحييبن سلام در موارد متعدد خود به معناشناسي واژگان قرآني پرداخته است. بنابراين هدف مقاله حاضر آن است كه با تطبيق و كاربست برخي مفاهيم و اصطلاحات حوزۀ معناشناسي، به توصيف و تحليل معناشناسي واژگان قرآني در دو اثر پيشگفته بپردازد تا روش يكي از متقدم ترين قرآنپژوهان را در اين حوزه آشكار كند. اين پژوهش نشان ميدهد كه يحيي بن سلام در تبيين معناي واژگان قرآني، به «بافت موقعيت»، «ريشهشناسي»، «روابط هم نشيني و جانشيني»، «واژگان هم نويسه»، «شمول معنايي» و «تقابل معنايي» توجه داشته است. همچنين وي در معناشناسي واژگان قرآنيِ متعلق به امور ناملموس، به مفهوم استعاري اين واژگان اشاره ميكند كه يادآور «استعاره هاي مفهومي» در دانش زبانشناسي است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي قرآني