عنوان مقاله :
تعليق مفهوم شناخت، براي زمينهسازيِ يك متدولوژي جديد
پديد آورندگان :
مرجوعي ، علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه معماري , شاهدي ، بهرام دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه معماري , پيراوي ونك ، مرضيه دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه پژوهش هنر , قاسمي سيچاني ، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه معماري
كليدواژه :
شناخت , ادراك , وضع (نهش) , رويكرد شناختي (4E) , متدولوژي
چكيده فارسي :
بداهتِ شناخت، نزد انسان، نه تنها مانعي در پرسش از آن نيست، بلكه نشان از اهميت اين پرسشگري دارد. متدولوژي بعنوانِ سازمانِ شناخت، براي پذيرش عضو جديدي در خانواده، نيازمندِ پارادايمي جديد است. اينكه چرا پارادايمي جديد ضروري است، ريشه در ماهيت برون ايستاييِ انسان دارد. و همين ويژگي بنياديِ است كه زمينه سازِ اپوخه شناخت، قرار ميگيرد. در اين پژوهش با گزينش اگزيستانسياليسم، بعنوانِ لگينِ لوگوسِ پژوهش، و با مبنا قراردادن رويكردشناختي (4E)، نقطه اشتراك آنها يعني درجهانبودن، مبناي ورود به بحث قرار مي گيرد، و سه شاخه ديگرِ رويكرد شناختي (4E)، براي فائق آمدن بر شكاف تبييني اي كه در توضيح چراييِ دربودن، هست، استفاده مي شود. براي اثبات اينكه ادراك، تصويري واقعي از جهان در اختيار ما قرار نمي دهد، و چون هر داده و استدلالي هرچند انتزاعي، نهايتا بايد برمبنايي استعاريتني، ادراك شود، از ادراك، در شرايطِ خاص، مثل تتراكروماكي، حسآميزي و جانشينيِ حسي، و همچنين تصويرِ جهان، نزد ساير موجودات زنده، بهره گرفته شده است. نهايتا با اين استدلال كه رابطه ميان پيكر (انسان) و غيرِپيكر (جهان) نه برمبناي شناخت، بلكه برمبنايِ وضع و نهشِ غيرِخود استوار است، شناخت، در تعليق قرار مي گيرد، تا راه براي تبيين يك متدولوژيِ غيرشناختي فراهم شود.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي معرفت شناختي