عنوان مقاله :
نصيحتنامهي اميرخسرو دهلوي در ديباچهي مثنوي دِوَلراني و خضرخان
پديد آورندگان :
دولتشاهي ، اميرحسين دانشگاه اصفهان , نوريان ، مهدي دانشگاه اصفهان - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
اندرز , متون تعليمي , انتقاد از سلطان , نصيحت نامه
چكيده فارسي :
مثنوي دِوَلراني و خضرخان شرح عشق خضرخان خلجي به ديولدي يا دولراني است كه اميرخسرو دهلوي (651 تا 725 ه. ق.) آن را در سال 715 هجري قمري سروده است. اميرخسرو در بخشي از ديباچهي اين مثنوي، اندرزنامهيي خطاب به سلطانِ مقتدر عصر، علاءالدين محمد خلجي، سروده كه ويژگي مهم آن، صراحت لهجه و بيپروايي شاعر در نصيحتگويي سلطان است. هدف مقالهي حاضر نيز اين بوده كه با معرفي اين اندرزنامه و بررسي چگونگي طرح مباحث گوناگونِ آمرانه و ناهيانهي آن، دلايل صراحت لهجهي شاعر در وعظ سلطان را واكاوي كند. بدين منظور، پس از آنكه با بهرهگيري از كتب تاريخ هند به معرفي و شناسايي شخصيت مقتدر و سختدل سلطان علاءالدين محمد خلجي پرداخته شده است، با بررسي متن نصيحتنامه و همچنين ويژگيهاي شخصيتي شاعر كه در منابع گوناگون آمده، اين نتيجه حاصل شده كه ميتوان دلايل حقگويي صريح و بيباكانهي اميرخسرو در اين اندرزنامهي گاه عتابآميز را در بهرهمندي وي از زهد و عرفان، نزديكياش به حضرت نظامالدين اوليا (عارف بزرگ آن عهد)، برخورداري او از جايگاهي والا در دربار سلطان علاءالدين و نيز تأثيرپذيرياش از مواعظ سنايي جستوجو كرد.
عنوان نشريه :
تاريخ ادبيات