تحليل شبكه اجتماعي در رأستاي مديريت تعارض انسان و محيط‌زيست بر مبناي شواهدي از حملات گرگ در جوامع محلي استان همدان

امروزه در غرب ايران، به خصوص استان همدان، تضاد بين جوامع محلي و گرگ به اوج خود رسيده و به يك نگراني مهم براي مردم محلي تبديل شده است. در اين پژوهش به‌منظور بررسي جايگاه مؤلفه‌هاي اجتماعي در كاهش تعارض بين انسان و محيط‌زيست از روش تحليل شبكه اجتماعي براي استخراج يك سناريو بهره گرفته شد. در واقع هدف، يافتن مهم‌ترين رويداد‌هاي اجتماعي تابع تصميمات انساني در كاهش تعارض انسان و محيط‌زيست بود. از اين رو در مناطقي از استان همدان كه داراي بيشترين نقاط حمله گرگ بود، با استفاده از روش Daniel و با توجه به اندازه خانوار ساكن در مناطق روستايي تعداد 400 پرسشنامه پيرامون تصميم مردم محلي در مقابل حملات گرگ در قالب رويداد‌هايي چون كمك‌خواهي از اداره حفاظت از محيط‌زيست، كمك‌خواهي از دهياران، استفاده از سگ‌هاي گله، آموزش به كودكان، تلويزيون و روزنامه و همچنين اقدام تهاجمي مانند كشتن گرگ، طراحي و در سال 1395 شبكه‌ اجتماعي مصور و سنجه‌هاي مرتبط براي تحليل رفتار براي استخراج يك سناريو به دست آمد. نتايج نشان داد از بين روش‌هاي مورد استفاده توسط مردم محلي، آموزش به كودكان و افراد كم‌تجربه، استفاده از سگ‌هاي گله و همچنين كمك‌خواهي از دهياران به ترتيب بيشترين مركزيت را در شبكه حفاظت در بين ساير روش‌هاي مورد استفاده توسط مردم محلي دارند. ميزان رضايت جوامع محلي پس از استفاده از هر كدام از اين روش‌ها نسبت به قبل از استفاده افزايش پيدا كرده است. همچنين كمك‌خواهي از اداره حفاظت محيط‌زيست، كمترين درجه مركزيت را قبل و بعد از استفاده در شبكه حفاظت دارد. با مشخص‌شدن نقش محوري آموزش ‌به كودكان و افراد كم‌تجربه به دليل مركزيت بالا در اين مطالعه پيشنهاد مي شود آموزش به جوامع محلي در رأس برنامه هاي مديريتي اداره حفاظت محيط‌زيست استان همدان قرارگيرد.