كليدواژه :
ضرورت علّي ـ معلولي , وجوب بالغير , وجوب بالقياس , علت غائي , استحالۀ ترجيح بلامرجّح , اختيار فلسفي , اختيار كلامي ,
چكيده فارسي :
«اختيار» به معناي تمكّن از فعل و ترك، از سويي با سه قاعدۀ فلسفي: «ضرورت علّي ـ معلولي»، «علت غائي، علت فاعليتِ فاعل است» و «استحالۀ ترجيح بلامرجّح» ناسازگار است؛ و از سوي ديگر، چون از نظر فيلسوفان يك معناي امكاني است، محال است وصف واجب تعالي واقع شود. چارهجويي فيلسوفان براي حل اين مشكل، معرفي معناي ديگري براي اختيار است كه به «معناي فلسفي اختيار» شهرت دارد. ولي افزون بر آنكه معناي فلسفي اختيار، توالي فاسدي به دنبال دارد كه خود فيلسوفان هم به آن ملتزم نيستند، روش آنان در رفع تعارضِ يادشده، مخالف اصول و مباني منطقي است، زيرا در صورت تعارض دو شناخت بديهي و نظري، حكم منطقي، طرد شناخت نظري يا دستكم ترديد در آن و بررسي مجدد دلايل آن است. هدف اصلي از اين نوشتار آن است كه با بيان صريحِ اين ناسازگاري و تنبيه بر عقيم بودن چارهجويي فيلسوفان، ضرورت بازنگري در اصول و قواعد فلسفيِ يادشده را اثبات كند.