تأثير سطوح مختلف تنش رطوبتي بر عملكرد ماده خشك، روابط آبي، فلوئورسانس كلروفيل و تبادلات گازي Salvia sahendica L.

كاهش فتوسنتز مهمترين دليل اُفت توليد در شرايط تنش خشكي به حساب مي‌آيد. به همين منظور، اين تحقيق با هدف بررسي تأثير تنش رطوبتي بر عملكرد خشك اندام هوايي، روابط آبي، فلوئورسانس كلروفيل، فتوسنتز و تبادلات گازي در گونه مريم‌گلي سهندي (Salvia sahendica L.) در سال 1395 در شهرستان مباركه انجام شد. سطوح تنش رطوبتي شامل دور آبياري 4 (شاهد)، 8، 12 و 16 روزه بود كه در قالب طرح بلوك كامل تصادفي در شرايط مزرعه اجرا گرديد. براساس نتايج تجزيه واريانس، كاربرد سطوح مختلف دور آبياري بر عملكرد خشك اندام هوايي، روابط آبي، سرعت فتوسنتز و تبادلات گازي برگ‌ها اثر معني‌دار داشت. مقايسه ميانگين‌ها نشان داد، با افزايش دور آبياري از 4 به 16 روز، سرعت فتوسنتز، سرعت تعرق، هدايت روزنه‌اي، عملكرد فتوسيستم ΙΙ، عملكرد خشك اندام هوايي و شاخص برداشت برگ به‌ترتيب به ميزان 55، 62، 73، 57، 58 و 45 درصد كاهش معني‌دار و كارآيي مصرف آب و تبادلات گازي به‌ترتيب به ميزان 35 و 92 درصد افزايش معني‌دار نشان داد. دورهاي آبياري 8 و 12 روزه با تيمار شاهد براي صفات ذكر شده تفاوت معني‌داري نشان ندادند. با افزايش شدت تنش ميزان دي‌اكسيدكربن زير روزنه‌اي تغيير معني‌داري پيدا نكرد اما درجه حرارت برگ‌ها افزايش يافت. ضرايب همبستگي نشان داد، عملكرد اندام هوايي گياه با ميزان فتوسنتز، تعرق، هدايت روزنه‌اي و عملكرد فتوسيستم ΙΙ همبستگي مثبت و معني‌دار و با درجه حرارت برگ، كارآيي تبادلات گازي و كارآيي مصرف آب همبستگي منفي و معني‌دار دارد. با توجه به عدم تفاوت معني‌دار شاخص‌هاي مورد مطالعه در دورهاي آبياري 8 و 12 روزه نسبت به تيمار شاهد مي‌توان نتيجه گرفت كه دور آبياري 12 روزه، رژيم آبياري بهينه براي استفاده از اين گياه در مناطق خشك و نيمه‌خشك است.