كليدواژه :
تعريف , حدّ , رسم , اشراقي , مشائي , سهروردي , ابنسينا
چكيده فارسي :
آيا نقدهاي سهروردي بر نظريۀ مشائيِ تعريف، و تأسيس نظريۀ اشراقيِ تعريف به دست او، يك واگرايي تند و تيز از منطق تعريف ابنسيناست؟ پاسخ ضيائي و والبريج مثبت است؛ پاسخ اين جستار، اما، منفيست. سهروردي در حكمه الإشراق سه نقد اساسي بر نظريۀ حدّ تامّ دارد، كه برخي از آنها به حد ناقص و رسم نيز قابل تعميم است: (1) مغايرت با كاربرد متعارف زبان؛ (2) شناختناپذيري فصول حقيقي؛ (3) احتمالِ هميشگيِ غفلت از يك يا چند ذاتي. رگههاي پررنگي از اين هر سه نقد را ميتوان در رساله الحدود و التعليقاتِ ابنسينا، همراه با دو نقد ديگر، پيجُست: (4) احتمال هميشگي اخذ لازم به جاي ذاتي؛ و (5) احتمال هميشگي اخذ جنس بعيد به جاي جنس قريب. سهروردي تنها تعريفِ ممكن را تعريف ماهيت از راه تركيب اعراض عامّي ميداند كه جملگي با هم به آن ماهيت اختصاص دارند؛ مشروط بر اينكه تعريف در داد و ستدي معرفتشناختي ميان تعريفگر و تعريفجو، و بر پايۀ علم حضوري و تواتر پيش رود. اين نظريه نيز امتداد خطّي است كه ابنسينا در التعليقات و الإشارات رسم كرده است. بنابراين، منطق تعريف سهروردي مكمّل منطق تعريف ابنسيناست.