پيش بيني تابع تقاضاي گروههاي عمده غذايي در ايران با ملاحظه سناريوهاي رشد جمعيت

هدف اين مقاله، بررسي تغييرات مختلف قيمتي و درآمدي بر مصرف غذاهاي مختلف مي باشد. در اين مسير، با استفاده از تابع تقاضاي تقريباَ ايده آل، تقاضاي گروه­ هاي عمده خوراكي با استفاده از يك سيستم معادلات همزمان پويا مورد برآورد قرار گرفت. با پيش بيني جمعيت دريك فرايند مجزا، ميزان مصرف هر يك از مواد خوراكي پيش بيني شده است. به اين ترتيب با پيش بيني تقاضاي مواد غذايي مي توان دريافت كه براي خودكفايي در محصولات خوراكي، براي توليد چه ميزان از هر يك از مواد غذايي مي بايست برنامه ريزي نمود. نتايج نشان مي­ دهد كه با افزايش متناسب قيمت مواد غذايي، بيشترين كاهش مصرف را به ترتيب در گروه­ هاي نان و غلات، شيريني ­ها، روغن و چربي­ها و لبنيات مي­توان انتظار داشت، در حالي­كه اگر چنين تغييراتي به صورت تدريجي انجام شود، تنها مصرف لبنيات تا حدودي كاهش خواهد يافت كه البته كشش مثبت مصرف اين گروه­ها نسبت به درامد، نشان ميدهد كه كاهش هاي گفته شده را ميتوان با استفاده از پرداختي هاي انتقالي جبران نمود. نهايتا اينكه افزايش قيمت شيريني و چربيها در بلندمدت تاثير معني داري بر مصرف گروههاي غذايي و رژيم غذايي خانوارهاي ايراني خواهد داشت