كليدواژه :
برهان صديقين , معيار برهان صديقين , واجب الوجود , وحدت اطلاق وجود , ابن سينا , صدر المتألهين , علامه طباطبايي , جوادي آملي
چكيده فارسي :
وجود خدا يكي از ژرفترين دغدغههاي بشري است و بر آن براهين متقني اقامه شده است. اما برهانها عموماً بر وجود خلق مبتني بوده است. اين دسته از براهين با آنكه وجود واجب و خداي متعال را الزامي ميكنند، با نظر به برخي از اصول عقلي، مانند «قاعده ذوات الاسباب» و «قاعده مالاسبب»، محدوديتهايي در خود دارند. از اين رو، فيلسوفان اسلامي در صدد براهيني برآمدهاند كه اين محدوديتها را نداشته و بر آن، برهان صدّيقين نام نهادهاند. اولين تقرير از ابنسينا است و دومين تقرير آن را ملاصدرا طرح كرده است. پس از ملاصدرا تابعان حكمت متعاليه تقريرهاي ديگري به دست دادهاند. در بررسي اين امر كه آيا اين براهين تنگناهاي برهانهاي خلقي را ندارند، به معياري نياز است كه با آن بتوان اين برهانها را سنجيد؛ معيار استخراجشده از بيانات فيلسوفان اين است كه بايد برهان «از خدا به خدا» و سير علمي، «من الله الي الله» و به تعبير ملاصدرا راه و مقصد يكي باشد. بر اين اساس، از نظر استاد جوادي آملي تنها برهاني كه بهحق معيار صدّيقين و راه و مقصد در آن يكي است، برهان علامه طباطبايي در «تعليقات بر اسفار» و در كتاب قيّم «اصول فلسفه و روش رئاليسم» است؛ اما برهان ابنسينا و ملاصدرا واجد چنين خصوصيتي نيستند. نتيجه برهان علامه هم وحدت اطلاقي واجب را اثبات ميكند و هم بر هيچ مسئلۀ نظري در فلسفه مبتني نيست.