عنوان مقاله :
روششناسي بنيادين و بررسي انتقادي انديشههاي بودريار
پديد آورندگان :
اسكندري ، عيسي دانشگاه باقرالعلوم , پارسانيا ، حميد دانشگاه تهران
كليدواژه :
روششناسي بنيادين , بودريار , فراواقعيت , نشانهشناسي , پستمدرنيسم
چكيده فارسي :
روششناسي بنيادين با نشان دادن زمينههاي معرفتي و غيرمعرفتي يك نظريه، شناخت عميقي از آن نظريه به دست ميدهد. در اين مقاله به دنبال روششناسي بنيادين و بررسي انتقادي انديشهي يكي از صاحبنظران مهم پستمدرن، يعني ژان بودريار، هستيم. مواجهه انتقادي با متفكراني كه سعي كردهاند در مورد جهان مدرن و مسائل آن تفكر كنند هم شناخت ما نسبت به غرب را عميق تر ميكند و هم موجب خودآگاهي نسبت به وضع كنوني كشورهايي كه با انديشههاي مدرن مواجه هستند ميشود. ابتدا بر اساس سير تاريخي و مهمترين كتب بودريار، مروري بر مهمترين انديشههاي وي خواهيم داشت و آنگاه به روششناسي اين انديشه ها خواهيم پرداخت و در بخش پاياني انتقادات وارد به اين انديشهها را مطرح خواهيم ساخت. مسالهي اصلي بودريار واقعيت در جهان مدرن است و اينكه اين واقعيت ديگر واقعيت اصيل و حقيقي نيست. اينك فراواقعيت و وانموده بر زندگي انسان سيطره يافته و او را راه ميبرد. از نظر بودريار جهان مدرن در سير خود واقعيت اصيل را به فراموشي سپرده است و به امري ديگر كه ميتوان نام آن را واقعيت برساختهي انسان نهاد، بسنده كرده است. از آنجا كه ابتدا به توصيف انديشه و سپس به تحليل اين انديشهها خواهيم پرداخت، روش اين تحقيق تحليلي-توصيفي خواهد بود.