عنوان مقاله :
مؤلفههاي مكتب سياسي امام رضا (عليهالسلام) در افق تمدن اسلامي
پديد آورندگان :
نجفي ، موسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي , اعتمادي بزرگ ، امير پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
امام رضا (عليهالسلام) , تمدن اسلامي , تمدن شيعي , بنيعباس , مكتب سياسي
چكيده فارسي :
خاستگاه تمدن اسلامي شيعي، وحي و از جمله اهداف آن تندادن جامعه به سرپرستي انسان كامل و ايجاد حيات طيّبه است. يكي از مراحل دستيابي به چنين هدفي برقراري حاكميت سياسي اسلام است. رهبري سياسي و رهبري فكري در تفكر شيعي با يكديگر ممزوج است. تبلور اين وحدت را در تمدن رضوي ميتوان مشاهده كرد. تاريخ اسلام دچار انحراف دوگانه است؛ انحراف از امامت به خلافت در ماجراي سقيفه و پس از آن به سلطنت در سال 61 ه.ق (سلطنت يزيد). سالها پس از زعامت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) رهبري فكري و سياسي در زمان امام رضا (عليهالسلام) توأم ميشود. بنيعباس مشروعيتي نداشت. اين خلأ مشروعيت در دوره امام رضا (عليهالسلام) نمايان شد. سؤالي كه در اين مقاله مطرح ميشود اين است كه با توجه به اين انحراف چگونه امام رضا (عليهالسلام) توانستند از اين خلأ مشروعيت استفاده كنند و دست به اصلاح نظام سياسي بزنند؟ يافتههاي پژوهش حاضر نشان ميدهد امام رضا (عليهالسلام) از اين خلأ بيشترين استفاده را كردند و نهتنها حقانيت حضرت علي(عليهالسلام) و ائمه اطهار(عليهمالسلام) را به اثبات رساندند، بلكه بهدرستي نظام علوي و نهضت حسيني را به مهدويت متصل كردند. بنابراين در اين مقاله اصلاحات سياسي امام رضا (عليهالسلام) در بازگشت به حقيقت امامت و ولايت به روشي توصيفيـ تحليلي بررسي شده است؛ اصلاحاتي كه توانست انحراف خلافت را برجسته كند. باوجود اين، مسئله اين پژوهش برجسته كردن خط سير و خطوط كمتر برجسته شده تمدن اسلامي در بازگشت به سيرۀ ائمه (عليهمالسلام) در دوران امام رضا (عليهالسلام) از دريچۀ فلسفه سياسي است.