بكارگيري چهارچوب هرمنوتيك درنوآوري بنيادين معناي محصول نمونه موردي :روش نوآوري طراحي محور در كارگاه آموزشي شركت باريلا

در اين مقاله، به ماهيت نوآوري بنيادين معنا، نتيجه بخش در خلق بازارهاي جديد پرداخته مي شود و اساس اين نوع از نوآوري، برپايه تئوري هاي هرمنوتيك به عنوان بيان كننده ي تفسير مولد، برانگيزاننده ي نوآوري معاني در طراحي، مورد بررسي قرارداده مي شود. اين مقاله ذاتاً مفهومي بوده تا جايي كه هدف آن تامين يك ساختار تئوري است تا ساير تحقيقات بر اساس آن قرار گيرند. مقايسه روش هاي نوآوري تحليلي و تفسيري، آشكار مي سازد كه نوآوري موفق، نياز به پردازش در دو مرحله تحليل و تفسير به طور موازي دارد؛ از اين رو تلاش مي شود مسير يا روشي دركنار نوآوري تحليلي به وجود آورده شود. مقايسه اين دو روش نوآوري نشان مي دهد كه مدل تفسيري، در تلاش براي رسيدن به معناهاي  جديد است ولي اغلب مدل هاي تحليلي، به حل مشكل مي انديشند. بنابراين شركت هايي كه در جستجوي معاني بنيادين جديد هستند، مي توانند به نوآوري هاي تفسيري روي آورند. در ادامه، رصدكردن روشي از نوآوري تفسيري در كارگاه نوآوري يك شركتِ مطرح و موفق روز، و بازخواني مراحل آن با مفاهيم هرمنوتيك، روشن مي سازد زيربناي اين ساختارها، عمدتاً مباني و مفاهيم مطالعات هرمنوتيك هستند. بنابراين اگر مسئولين و سازمان هايي كه در بخش نوآوري فعاليت مي كنند، پژوهش هاي بيشتري در اين حوزه انجام دهند، به موفقيت هاي بيشتري در اين نوع نوآوري، دست مي يابند.