كليدواژه :
نقاشي ايراني , ادب فارسي , جنيد , خواجوي كرماني , پيكرنگاري
چكيده فارسي :
بينش يگانه و ذهنيت مشابه شاعران و نقاشان ايراني منجر به ديدگاه هاي نسبتاً يكساني از زيباشناسي پيكره انساني در ادبيات فارسي و نقاشي ايراني شده است؛ به گونه اي كه در فرهنگ و هنر ايراني، پيكره انساني همواره در هيأتي نمادين و مثالي ارائه شده است. از سوي ديگر نوع پيكرها در آثار جنيد داراي اهميت ويژه اي است و شيوه پيكرنگاري او حداقل تا قرن دهم هجري/شانزدهم ميلادي به عنوان الگو و معيار در نقاشي ايراني محسوب مي شود. براين اساس، موضوع اين تحقيق تأثير شعر خواجوي كرماني بر پيكرنگاري جنيد است و هدف از آن شناخت چگونگي تأثير ادبيات بر نوع پيكرنگاري با استناد به آثار جنيد است. سؤالات اين پژوهش عبارت اند از: 1. سيماي پيكره ها در آثار خواجو چگونه توصيف شده است؟ 2. به چه ميزان، پيكرنگاري جنيد از توصيفات ادبي خواجو تأثير پذيرفته است؟ اين پژوهش به روش توصيفي تحليلي انجام شده و روش گردآوري اطلاعات كتابخانه اي است. اين بررسي نشان مي دهد كه خواجو در توصيف پيكره ها به اصول زيباشناختي پيكره در ادب فارسي كه تداعي كننده چهره هاي چيني است نظر داشته است. همچنين در اشعار خواجو توصيفات ارائه شده به جنسيت خاصي اشاره ندارد و همواره به جاي شخصيت پردازي بر نوع تأكيد شده است. پيكره هاي جنيد با توجه به فرهنگ زيباگرايي نگارگري در عصر جلايري اجراشده است. اين فرهنگ زيباشناسي از سويي تكامل يافته چهره هاي چيني مآب در دوران مغول است و از سوي ديگر، هم راستا و در ادامه توصيف انسان آرماني در ادبيات فارسي و اشعار خواجو است. همچنين حالات و حركات پيكرهها روايتگر متن داستان است و اغلب به طور يكسان و مشابه طراحي شده اند. زيبايي در پيكره هاي جنيد امري محدود و تعريف شده است و در آنها فرديت و جنسيت جايگاهي ندارد.