عنوان مقاله :
تطور مسأله علم الهي به اشياء در فلسفه اسلامي و مقايسه آراء متأخر با نصوص ديني
پديد آورندگان :
رستمي ، ابراهيم دانشگاه علوم پزشكي شيراز , مهركي ، بهادر دانشگاه علوم پزشكي شيراز
كليدواژه :
علم الهي , اشياء , صور مرتسمه , اضافه اشراقي , بسيطالحقيقه , اطلاق ذاتي , نصوص ديني
چكيده فارسي :
چگونگي علم خداوند به اشياء، از پيچيدهترين مسائل فلسفي است. فلاسفه مشاء با استناد به اصل علّيّت و از طريق صور مرتسمه به اثبات و تبيين علم خداوند پرداختهاند. فلاسفه اشراقي با تمسّك به احاطه قيّومي و اضافه اشراقي نور الانوار به اشياء، علم خداوند را حضوري دانسته و معتقدند كه وجود خارجي موجودات عين علم حقتعالي مي باشد. فلاسفه صدرايي نيز از طريق قاعده بسيطالحقيقه و اطلاق وجودي، بر علم خداوند به اشياء استدلال نمودهاند. نصوص ديني نيز با بيان اطلاق ذاتي خداوند «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» و با ذكر احاطه قيّومي «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ» و حضور همه اشياء در نزد حقتعالي «وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ» بر علم خداوند به اشياء تأكيد مينمايند. در اين پژوهش، پس از تبيين تطور چگونگي علم خداوند به اشياء در فلسفه مشائي، اشراقي و صدرايي، به مقايسه آراء متأخر فلاسفه اسلامي با نصوص ديني در مقام ذات و فعل پرداخته شده است. نتيجه پژوهش حاضر اين است كه مكشوفات عقلي در مسأله علم الهي به اشياء، مورد تصديق دادههاي وحياني است و عقل و وحي، برهان و قرآن در اين موضوع از مطابقت ويژهاي برخوردار ميباشند.
عنوان نشريه :
فصلنامه حكمت اسلامي