عنوان مقاله :
بازتوليد نقيضهاي موناليزا با شيوه آشناييزدايي در گفتمان ساختارشكن هنر پسامدرن
پديد آورندگان :
طاهري ، محبوبه دانشگاه الزهرا (س) - دانشكده هنر , افضل طوسي ، عفت السادات دانشگاه الزهرا (س) - دانشكده هنر - گروه ارتباط تصويري
كليدواژه :
بازتوليد اثر هنري , پسامدرن , ساختارشكني , موناليزا , نقيضه
چكيده فارسي :
نقيضه در جريان خوانش بينامتنيت و آشناييزدايي و شالودهشكني در عصر پسامدرن، بهزعم جايگاه نقدي كه در دستاوردهاي گفتمان پستمدرن داشتهاند، تداخل رويكرد به مرزهاي يكديگر دارند. نقيضه كه به وارونهسازي غيرتصنعي اهتمام مي ورزد و شيوه آشناييزدايي كه به بازتوليد اثر هنري ميپردازد و نيز رويكرد ساختارشكني كه دريدا مطرح ميكند در بينهايتي معناپردازي و چندصدايي در تقابلهاي پارادوكسيكال مشترك اند. بر اين مبنا پژوهش حاضر با هدف مطالعه گفتمان حاكم در عصر پسامدرن، با روشي تحليلي (بر اساس فرايند تحليل گفتگومندي، التقاط، فضاي اشتراكي، بينامتنيت و آشناييزدايي)، به مطالعه بازتوليد نقيضهايااي تابلوي موناليزا در رويكرد ساختارشكن در عصر پسامدرن ميپردازد. بر اين اساس با طرح اين سؤال كه چگونه بازتوليد نقيضهاي اثر هنري در عصر پسامدرن با مفاهيم آشناييزدايي و ساختشكني منطبق است، به نمونه هايي از بازتوليد تابلوي موناليزا مي پردازد تا همپوشاني مرزهاي انتقادي در رويكرد نقيضه و آشناييزدايي و ساختارشكن را به نمايش گذارد. از اين رو ميتوان اذعان داشت شيوههاي نقيضه، آشناييزدايي و ساختشكني، واسازيهاي مشترك در گفتمان معاصرند كه ديالوژيسم را با تقابل ارائه ميدهند. نتيجه آنكه بازتوليد نقيضهاي موناليزا تجسم تقابلها به روشي پارادوكسيكال است و با تخريب و واسازي متون و معنابخشيدنهاي متضاد به گفتماني نظير هماين و همآن، گفتگومندي و پُلي فوني را در زنجيرهاي از نشانهها كه توليد معنا ميكنند، اشاعه ميدهد؛ چراكه نقيضه روشي انتقادي است كه با اصل قراردادن آثار و متون قبلي، مكالمهبنياد بودن را در تقابلهايي به نمايش ميگذارد كه همزمان در نگرش شالودهشكني بيانميشود. در پژوهش حاضر روش تحقيق اتخاذ شده توصيفي تحليلي و گردآوري منابع كتابخانهاي است؛ در برخي موارد از منابع معتبر اينترنتي استفاده شده است.
عنوان نشريه :
نامه هنرهاي تجسمي و كاربردي