كليدواژه :
احساسگرايي , معناداري , غيرواقعنمايي , ارزش اخلاقي , پوزيتيويسم اخلاقي ,
چكيده فارسي :
چيستي حقيقت گزارههاي اخلاقي و اينكه احكام اخلاقي از سنخ قضاياي واقعي است يا اعتباري؛ يكي از مسائل مهم فلسفه اخلاق است. تاكنون ديدگاههاي مختلفي درباره تحليل گزارههاي اخلاقي ارائه شده است. يكي از ديدگاههاي معروف، كه در زمره ديدگاههاي غيرشناختي قرار ميگيرد، ديدگاه احساسگرايي است. هدف اين پژوهش كه به روش توصيفي- تحليلي انجام گرفته، اثبات ناكارآمدي احساسگرايي آير است كه از جمله اولين نظريهپردازان اين مكتب ميباشد. بياهميت جلوهدادن آموزههاي اخلاقي، بيهوده پنداشتن تعاليم وحياني انبياء، نفي استدلال و مشاجرات عقلاني، نسبيگرايي و ناموجه دانستن قضاوت و داوري اخلاقي، از جمله نقدهاي وارد بر اين نظريه است كه به واسطه انگاره بيمعنايي مفاهيم و احكام اخلاقي و ذهني انگاشتن آنها، همچنين به واسطه كاركرد صرفاً عاطفي گزارههاي اخلاقي و غيرقابل انتقال بودن آن به مخاطبان به دست ميآيد.