عنوان مقاله :
تحليل ريشههاي ناتواني نظريات اقتصاد محيط زيست متعارف در تبيين و حل بحرانهاي زيستمحيطي و دلالتهاي آن براي اقتصاد محيط زيست اسلامي
پديد آورندگان :
حسيني ، سيدعقيل ياسوج , رعنائي ، عليرضا شيراز
كليدواژه :
اقتصاد محيط زيست , بحرانهاي زيستمحيطي , مطلوبيتگرايي , تقليلگرايي , اقتصاد محيط زيست اسلامي ,
چكيده فارسي :
امروزه مطالعات اقتصاد محيط زيست جايگاه ويژهاي در ادبيات اقتصادي پيدا كرده است. اين مقاله به بررسي توانايي تحليلهاي اقتصاد محيط زيست متعارف در تبيين و حل بحرانهاي زيستمحيطي ميپردازد. اين بررسي با استفاده از روش «تحليلي» و با توجه به مباني فلسفي نظريات اقتصاد محيط زيست متعارف صورت گرفته است. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد كه نظريات اقتصاد محيط زيست نئوكلاسيكي بر سه مبناي بنيادين «هستيشناسي كميتگراي مادي»، «روششناسي تقليلگرايانه»، و «ارزششناسي مطلوبيتگرايانه» استوار است. اين نظريات به سبب ابتنا بر اين سه مبناي قابل مناقشه، غالباً در سطح رويكردهاي فني و مهندسي باقي ميمانند و در نتيجه، نميتوانند بحرانهاي زيستمحيطي را به طور كامل تبيين كنند. سياستگذاريهاي زيستمحيطي مبتني بر اين نظريات به سبب بيتوجهي به ريشههاي فلسفي و اخلاقي اين بحران، قادر به حل ريشهاي آن نيست. اين يافتهها ميتواند حاوي اين پيام براي مطالعات «اقتصاد محيط زيست اسلامي» باشد كه براي حل بحرانهاي زيستمحيطي، بايد فراتر از تحليلهاي ماديگرايانه، تقليلگرايانه و مطلوبيتگرايانه رفت. چنين رويكردي ميتواند شأن واقعي طبيعت را احيا كند و زمينهساز حل ريشهاي بحرانهاي زيستمحيطي باشد.
عنوان نشريه :
معرفت اقتصاد اسلامي