كليدواژه :
تاريخ , رسانه , هستيشناسي , ايران , شاه , رئاليسم ,
چكيده فارسي :
سريال معماي شاه، حامل روايت رئاليستي از تاريخ معاصر ايران است؛ از حيث ساختار رسانهاي، در اين سريال مفهوم «ايران» بهعنوان متغير مستقل و نقشآفرينان و حوادث آن به مثابه متغير وابسته در نظر گرفته شده است. در واقع، ايران قلب تپنده سريال به حساب آمده و هر آنچه پيرامون آن روي ميدهد، با اين موقعيت در نظر گرفته ميشود و قهرمانان تاريخ از آن حيث بزرگ ميشوند كه در پي عظمت آن هستند و كساني كه حقيرند، از آن حيث چنيناند كه با الگوي مفهوم ايران ناسازگارند. از حيث محتوايي در اين سريال، سطح سهگانۀ آگاهي يعني «تاريخ، رسانه و هستيشناسي» همنوايي ويژهاي مييابند. در معناسازي اين سريال، اين تركيب همگون كه فرايند سريال را صورتبندي معنايي نموده، داراي پيامدهاي خاص معنايي است. اين پژوهش با هدف تحليل محتواي سريال، به رهيافت كلي اشاره دارد كه ساختار فيلم بر آن نهاده شده است. اين رهيافت كلي، حضور رويكرد رئاليستي در سريالسازي در بازنمايي تاريخ معاصراست.