بررسي اثر نقش ميانجي اعتماد كاركنان به برند بر رابطۀ سبك رهبري تحول‎گرا و رفتار شهروندي برند در صنعت كاشي و سراميك

از آنجا كه كاركنان در حفظ و نگهداري رابطۀ برند با مشتريان، نقش مهم و پايه‎اي دارند، مديريت رفتار كاركنان در راستاي انطباق آن با اصول برند از عوامل بسيار حياتي در برندسازي شناخته شده است و چون سبك رهبري يكي از توانمندي‎هاي سازمان در فرايند برندسازي براي شكل‎دهي رفتار كاركنان به‎منظور اعتماد به برند، بالاتر رفتن احتمال بروز رفتارهاي حاميانه و داوطبانۀ آنان است، مطالعۀ پيش رو به بررسي رابطۀ سبك رهبري تحول‎گرا و رفتار شهروندي برند با نقش ميانجي اعتماد كاركنان به برند پرداخته است. روش تحقيق، توصيفي و از نوع همبستگي است و روش تحليل داده‎ها از نوع مدل‎يابي معادلات ساختاري است. جامعۀ آماري شامل كاركنان فروش و بازاريابي شركت‎هاي عضو انجمن صنفي كاشي و سراميك ايران در نظر گرفته شده كه با استفاده از روش نمونه‎گيري تصادفي متناسب با حجم، 210 نفر براي نمونۀ آماري انتخاب شدند. نتايج معادلات ساختاري تمام فرضيه‎هاي مطرح شده را تأييد كرد.