فهم پديده بي‌حسي سازماني و شناسايي عوامل شكل‌دهنده آن به روش آميخته

هدف: هدف پژوهش حاضر، فهم ماهيت و عوامل شكل‌دهنده بي‌حسي سازماني در سازمان‌هاي دولتي بوده است.روش: روش به‌كاررفته در پژوهش، روش آميخته بوده است. روش‌هاي آميخته داراي دو بخش كيفي و كمي هستند. بخش كيفي با استفاده از روش گرندد تئوري و بخش كمي با استفاده از مدل‌سازي معادلات ساختاري انجام گرفته است. ابزار جمع‌آوري اطلاعات در بخش كيفي مصاحبه‌هاي نيمه‌ساختاريافته بوده كه متن آنها در سه مرحله كدگذاريِ باز، محوري و انتخابي كدگذاري شد و در بخش كمي، پرسش‌نامه محقق ساخته‌بوده كه روايي و پايايي آن بررسي شده است. يافته‎ها: با توجه به كدهاي احصاشده از مصاحبه‌ها و استخراج كدها با استفاده از نرم‌افزار MaxQda2018، تعداد 196 كدِ باز، 20 مقوله محوري و در نهايت 7 مقوله اصلي استخراج شدند. از اين ميان، ابعاد ترس سفيد، خاموشي سازماني، كرختي سازماني و بي‌ميلي سازماني مربوط به متغير بي‌حسي سازماني (پديده محوري) و ابعاد خطاهاي ادراكي ـ حسي، رويدادهاي حسي و نقش‌هاي نامتعارف مديران دولتي، مربوط به شرايط علي تأثيرگذار بر پديده محوري شناسايي شدند. نتيجه‎گيري: با توجه به يافته‌هاي بخش كيفي (كدهاي شناسايي‌شده)، تأييد ارتباط ابعاد با متغيرها و مدل معادلات ساختاري پژوهش كه با استفاده از نرم‌افزار Smart PLS3 انجام گرفت، مشخص شد شرايط علي با ضريب اثر و ضريب معناداري قابل ‌قبول، بر پديده بي‌حسي سازماني اثر مي‌گذارند و معيارهاي GOF، Q2، Rsquare و Fsqare براي مدل ساختاري و مدل‌هاي اندازه‌گيري محاسبه شد كه همگي مقادير مجاز و قابل ‌قبولي داشتند.