عنوان مقاله :
محوريت نظام نمادشناسي افلاطون در بازخواني هستيشناختيِ ارتباط موجودات با خدا
پديد آورندگان :
محمدي محمديه ، زهرا دانشگاه فردوسي , علمي سولا ، محمدكاظم دانشگاه فردوسي , كهنسال ، عليرضا دانشگاه فردوسي
كليدواژه :
اصل خير , افلاطون , ايده , خدا , نماد
چكيده فارسي :
افلاطون واژۀ نماد را به صورت آشكار در مباحث فلسفي خود بهكار نبرده است، اما با تدقيق در آثار وي بر اساس اصل حكايتگري نماد از امر نمادينهشده و نوع نگاه وي به هنر و اثر معرفتي آن، ميتوان به معناي نماد در تفكر فلسفي وي پي برد. اهميت نظريۀ ايده كه مركز ثقل نظريههاي هستيشناسي افلاطون است، در مفهومشناسي نماد نقش محوري ايفا ميكند، بهطوري كه رابطۀ نماد و امر نمادينهشده بر پايۀ رابطۀ سايه يا تصوير با اصل و بهرهمندي سايه از اصل استوار است. تدقيق در معناي بهرهمندي نيز معناي ظهور را دربر دارد كه اساس ارتباط نماد و امر نمادينهشده محسوب ميشود. بنابراين تحليل معناي نماد در مستندات افلاطون مؤيد اين مطلب است كه در مراتب جهان هستي نيز روابط نمادين حكمفرما هستند؛ چنانكه محسوسات نماد ايدهها و ايدهها نماد اصل خير (خداي نظام فلسفي افلاطون) هستند. اين پژوهش با ابتناي بر روش تحليلي توصيفي و واكاوي آثار افلاطون، جايگاه خدا در هستي و نوع روابط موجودات با او را، با محوريت نظام نمادين تبيين ميكند و آشكار ميشود كه خدا اصل وحدتي است كه هيچگاه نماد چيزي قرار نميگيرد و شناخت و توصيف ذات او، صرفاً از طريق شناخت نمادها حاصل خواهد شد.