آيين دادرسي دعاوي خانوادگي در قانون جديد حمايت خانواده از منظر اصول خاص حاكم بر اين دعاوي

امروزه دعاوي خانوادگي بخش عمده‌اي از پرونده‌هاي مطروحه در دادگستري را به خود اختصاص داده است. اهميت نهاد خانواده و تاثير عميق آن در اجتماع و مقتضيات حاكم بر دعاوي خانوادگي، ضرورت وجود اصول خاص اين دعاوي را روشن مي سازد. بديهي است كه پذيرش اصول مختص دعاوي خانوادگي مستلزم پذيرش آيين دادرسي خاص اين دعاوي نيز خواهد بود. زيرا مقررات پيچيده آيين دادرسي مدني نمي‌تواند تامين كننده ضروريات دعاوي خانوادگي از جمله سرعت و سهولت و دقت باشد. قانون جديد حمايت خانواده كه با هدف رفع مشكلات موجود و برطرف كردن خلاهاي قانوني حاكم برحقوق خانواده تصويب گرديده، تا حدودي در مقررات آيين دادرسي اين دعاوي تغييراتي ايجاد كرده و در برخي موارد جنبه‌هاي نوآورانه نيز دارد. با اين وجود توجه به برخي موضوعات ماهوي تا حدي اين قانون را از هدف اصلي خود دور كرده است. در اين مقاله ضمن تبيين اصول حاكم بر دعاوي خانوادگي، با بررسي اين قانون و تا حدودي قوانين ساير نظام‌هاي حقوقي از جمله انگليس و فرانسه، آيين دادرسي دعاوي خانوادگي از منظر اين اصول مورد مطالعه قرار گرفته است. اين مطالعه‌ مي‌تواند روشنگر ميزان موفقيت قانون جديد حمايت خانواده در اين زمينه باشد