بررسي رابطه بين بدبيني سازماني و رفتار ضد شهروندي سازماني با نقش ميانجي حسادت سازماني

هدف پژوهش بررسي رابطه بين بدبيني سازماني و رفتار ضد شهروندي سازماني با نقش ميانجي حسادت سازماني است. روش پژوهش همبستگي مبتني بر مدل معادلات ساختاري است. با استفاده از روش نمونه‌گيري طبقه‌اي-تصادفي 191 دبير شهر زاهدان از طريق سه پرسشنامه بدبيني سازماني، رفتار ضد شهروندي سازماني و حسادت سازماني مورد مطالعه قرار گرفتند. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از ضريب همبستگي، مدل معادلات ساختاري با كمك نرم افزارspss21  و ليزرل استفاده شد. بر اساس يافته‌ها بين بدبيني سازماني، رفتار ضد شهروندي سازماني و حسادت سازماني رابطه‌اي مثبت و معني‌دار وجود داشت (P 0.001). بدبيني سازماني بر رفتار ضد شهروندي سازماني به طور مستقيم اثر نداشت اما به طور غيرمستقيم و از طريق متغير حسادت سازماني بر  رفتار ضد شهروندي سازماني اثر مثبت داشت. بنابراين ميتوان پذيرفت كه گسترش بدبيني سازماني حسادت سازماني را به دنبال دارد كه پيامد آن نيز بروز رفتارهاي ضد شهروندي سازماني است. از آنجا كه ريشه بدبيني سازماني به بي‌اعتمادي برمي‌گردد از اين رو مديران مي‌توانند با گسترش اعتماد سازماني از ميزان بدبيني سازماني كاركنان بكاهند.