ترسيم نقشه علم در مطالعات نارسايي مزمن قلب و عروق بر اساس تحليل شبكه هم استنادي

مقدمه: از آنجا كه نارسايي مزمن قلب يكي از دلايل اصلي مرگ و مير در سطح جهان به شمار ميرود، بررسي ساختار فكري حاكم بر تحقيقات اين حوزه ضرورت دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، ترسيم ساختار دانش در حوزه نارسايي مزمن قلب و عروق بر اساس تحليل هاي هم استنادي مدارك بود. روش بررسي: اين مطالعه با استفاده از روش علم سنجي و تحليل شبكه اجتماعي انجام شد. جامعه آماري متشكل از ۱۱۹6۷ ركورد حوزه نارسايي مزمن قلب و عروق بود كه طي سال هاي 2۰۰۰ تا 2۰۱۵ منتشر و در پايگاه Science of Web نمايه شده بود. جهت انجام تحليل هم استنادي، از ماتريس همبستگي و تحليل خوشه بندي سلسله مراتبي استفاده گرديد. يافته ها: SD Anker با ۱۹4 مقاله فعالترين پژوهشگر حوزه نارسايي مزمن قلب ميباشد. او در مجموع با دريافت ۱282۰ استناد، پراستنادترين پژوهشگر نارسايي مزمن قلب در پايگاه Science of Web به شمار ميرود. از نظر زوجهاي استناد شونده نيز زوج M Bristow و J Cleland با 634 همرخدادي، بيشترين هماستنادي را در سطح پژوهش هاي نارسايي مزمن قلب داشتند. نتيجه گيري: ساختار فكري حوزه بيماري هاي قلب و عروق يك ساختار در حال تحول و تكامل است. خوشه هاي شناسايي شده در پژوهش حاضر ميتواند به عنوان سرفصلهايي براي آموزش اين حوزه در نظر گرفته شود و به سياستگذاران كمك ميكند تا موضوعاتي را كه مورد بررسي قرار نگرفته و يا به تكامل رسيده است، شناسايي نمايند