بررسي ميزان به كارگيري واژگان پايه در كتاب هاي بخوانيم و بنويسيم سال اول دوره ابتدايي

يكي از مسايل مهمي كه نويسندگان و مؤلفان كتاب هاي كودكان و نوجوانان بايد بدان توجه كافي داشته باشند، به كارگيري واژههاي متناسب با دامنه واژگاني اين گروه سني است، چرا كه در صورت به كارگيري واژه هاي نامناسب و نامانوس در آثار تهيه شده براي دانشآموزان اين رده سني آنها در به دست آوردن مهارتهاي زباني وغير زباني با مشكلات متعددي مواجه مي شوند.اين مسأله زماني نمود بيشتري پيدا مي كند كه در كتاب هاي درسي ، واژگان به كار رفته تناسب لازم را با پايه تحصيلي مورد نظر نداشته باشند. يكي از مهمترين و تأثير گذارترين مجموعه كتب درسي، كتاب هاي بخوانيم و بنويسيم دوره ابتدايي به ويژه پايه اول ابتدايي است. اين مقاله بر آن است تا با مطالعه و بررسي كلمات به كار رفته در كتابهاي بخوانيم و بنويسيم پايه اول ابتدايي و مقايسه آن با واژگان پايه تعيين شده توسط نعمت زاده( 1384) و( 1387 ) ميزان بهره گيري از واژگان پايه را در اين كتابها رصد كند و در نتيجه ميزان تطابق واژههاي موجود در اين كتاب ها و فهرست واژگان پايه نعمت زاده و همكاران را تعيين كند. نتايج اين بررسي نمايانگر اين بود كه تنها 91 واژه از واژگان پايه در ميان 708 كلمه موجود در كتابهاي بخوانيم و بنويسيم پايه اول ديده ميشود كه تعداد قابل توجهي به نظر نميرسد ؛ اما از 66 درصدي (نسبت 91 به 137 (واژگان پايه / منظري ديگر وقتي حضور 42 پربسامد) را ملاحظه ميكنيم در مييابيم كه حدود دو سوم از واژگان پايه پر بسامد تعيين شده در طرح نعمت زاده ( 1384 و 1387 )در كتاب هاي مورد نظر به كار رفته است كه ميزان درخور توجهي است.