تحليلي بر كاركرد نظام آموزشي در آموزش و رشد اخلاقي دانش آموزان با محوريت محتواي كتاب‌هاي درسي و شيوه تدريس معلمان

رشد اخلاقي هدفي است كه همواره در تمامي نظام‌هاي آموزشي مورد تأكيد است. اين مقاله به تحليل كاركرد نظام آموزشي با محوريت محتواي كتاب‌هاي درسي و شيوه تدريس معلمان در رشد اخلاقي اختصاص دارد. روش پژوهش كيفي و براي جمع‌آوري داده‌ها از روش تحليل محتوا و مصاحبه استفاده شد. از بين كليه كتاب‌هاي درسي دوره راهنمايي، كتاب‌هاي تعليمات ديني، فارسي، تعليمات اجتماعي، تاريخ و علوم (15 مورد) انتخاب و محتواي آن‌ها تحليل شد. همچنين با 24 معلم در قائم شهر مصاحبه نيمه ساختاريافته انجام شد. نتايج نشان داد كتاب‌هاي فارسي، تعليمات ديني و تعليمات اجتماعي بيشترين توجه را و كتاب‌هاي تاريخ و علوم توجه كمتري را به مقوله اخلاق مبذول داشته‌اند. همچنين، معلمان از روش‌هاي معلم محور در كلاس درس استفاده مي‌نمايند و در رشد اخلاقي صرفاً بر الگوبرداري از عامل‌هاي مهم جامعه‌پذيري تأكيد مي‌نمايند. به نظر مي‌رسد در آموزش اخلاق نظام آموزش و پرورش بايد متناسب با سطح رشد شناختي دانش آموزان نوجوان دوره راهنمايي عمل كند.