تاثير رسانه هاي تصويري در ترويج مصرف گرايي روستايي (مطالعه موردي:روستاهاي دهستان تبادكان شهرستان مشهد)

يكي از خصيصه هاي بنيادي انسان نيازمند بودن و بر همين اساس مصرف كننده بودن است كه عوامل متعددي به آن دامن مي زنند. در اين ميان رسانه هاي ارتباط جمعي امروزه نقش بسيار مهمي در شكل دادن به نگرش ها و تمايلات مردم به مصرف در جامعه ي معاصر دارند. تغييرات در سطح مصرف گرايي در جوامع متفاوت از يكديگر مي باشد كه به نظر مي رسد در جامعه روستايي شديدتر از ساير جوامع انساني باشد. لذا تحقيق حاضر به بررسي تأثير رسانه هاي تصويري بر مصرف گرا شدن روستاييان مي‌پردازد. پژوهش حاضر از نوع كاربردي و روش انجام تحقيق توصيفي– تحليلياست كه در 10 روستاي دهستان تبادكان شهرستان مشهد انجام شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران 210 نفر تعيين شد. اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه با استفاده از روش‌هاي تجزيه و تحليل آماري در دو نرم افزار SPSS و  GISو مدل ويكور مورد بررسي قرار گرفت. يافته‌ها نشان مي‌دهد كه در روستاهاي نمونه از بين 6 شاخص مصرف گرايي در شاخص لذت گرايي بيشترين و در شاخص تجمل گرايي كمترين ميانگين را دارا بوده و در بين روستاهاي نمونه روستاي خوش هوا داراي بيشترين و روستاي اندرخ داراي كمترين ميانگين شاخص مصرف گرايي بوده اند همچنين بين شاخص هاي مصرف گرايي و متغير رسانه تصويري بيشترين همبستگي، متعلق به شاخص لذت گرايي و در مراتب بعد شاخصهاي تظاهر فردي و مدگرايي مي باشند. در عين حال تبليغات رسانه هاي تصويري هم موجب تغيير مصرف گرايي در روستاهاي نمونه گرديده است. همچنين بر اساس نتايج حاصل از رتبه بندي مدل ويكور دو روستاي خوش هوا و علي آباد بيشترين و دو روستاي اندرخ و فرخند كمترين ميزان مصرف گرايي را دارا بودند.