برساخت‌هاي ذهني مديران آموزشي از برنامه درسي آموزش كارآفريني براي مدارس

هدف اين مقاله، بررسي برساخت‌هاي ذهني مديران آموزشي، متخصصان و اساتيد حوزه برنامه درسي و كارآفريني در مدارس است و قصد محقق مي‌تواند كشف موضوع تحقيق با نظر مشاركت‌كنندگان در تحقيق باشد كه با روش كيفي با استراتژي گراندد تئوري انجام شده است. جامعه آماري براي انجام مصاحبه جهت مفهوم‌سازي، مديران آموزشي، متخصصان و اساتيد حوزه برنامه درسي و كارآفريني هستند و نمونه آماري 30 نفر از آنها بودند كه به روش هدفمند انتخاب شدند و ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه عميق از نوع مصاحبه نيمه ساختاريافته بوده است. نتايج نشان داد كه در مرحله كدگذاري انتخابي نيز، ارتباط ميان معيارهاي الگوي برنامه درسي آموزش كارآفريني در قالب تحليل روايت تحقيق، تعيين شدند و بر اين اساس «طراحي برنامه درسي آموزش كارآفريني» به عنوان مقوله محوري بر مبناي شرايط علي «سياست‌ها و اهداف محيطي» و «ارتباط با بازار كار» و از طريق راهبردهاي «مشاركت مربيان در توليد برنامه درسي» و «تعامل مستمر با مراكز علمي» با در نظر گرفتن «ويژگي پذيرندگان»، «به عنوان زمينه الگو» محقق مي‌شود و منجر به تحقق «پيامدهاي آموزشي، پرورشي و اقتصادي» مي‌گردد. قابليت اعتماد يافته‌ها به روش‌هاي مشاركت طولاني و مشاهده مداوم در ميدان تحقيق، بررسي همكاران و تاييد مشاركت‌كنندگان تاييد شد.