رابطه بين ساختار توانمندساز مدارس با خشنودي شغلي معلمان و اثربخشي مدارس مقطع ابتدايي شهرستان قرچك

lt;p dir= RTL gt; lt;strong gt;چكيده lt;/strong gt; lt;/p gt; lt;p dir= RTL gt;بي­ترديد، سازمان‌هاي آموزشي، يكي از اساسي­ترين سازمان‌ها مي‌باشند كه مسئوليت عظيم تعليم و تربيت رسمي ‌افراد جامعه را بر عهده دارند. بنابراين ايجاد دركي روشن از مشخصات مدارس اثربخش، يك پيش­شرط ضروري براي توسعه راهبردهاي منطقي بهبود مدرسه است. پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه بين ساختار توانمندساز مدارس با خشنودي شغلي معلمان و اثربخشي مدارس مقطع ابتدايي شهرستان قرچك انجام شده است. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بوده و جامعه آماري آن شامل كليه معلمان مقطع متوسطه شهرستان قرچك در سال تحصيلي 96 1395 مي باشد. حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان 269 نفر تعيين شد. روش نمونه گيري در پژوهش حاضر، تصادفي طبقه اي بوده و  به منظور گردآوري داده­ها، از سه پرسشنامه استاندارد ساختار توانمندساز، خشنودي شغلي و اثربخشي مدارس استفاده شد. تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از آزمون همبستگي پيرسون، t تك نمونه اي و رگرسيون خطي با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفت. يافته­هاي ضريب همبستگي پيرسون نشان مي دهد بين ساختار توانمند مدرسه با خشنودي شغلي و اثربخشي مدارس مقطع متوسطه شهرستان قرچك رابطه معناداري در سطح 01/0 وجود دارد. هچنين متغير ساختار توانمند مدرسه 19 درصد واريانس متغير اثربخشي مدارس مقطع متوسطه شهرستان قرچك را تبيين مي كند. نتايج پژوهش حاضر نشان دهنده اين نكته است كه ساختار توانمند مدارس  به عنوان  عامل تأثير گذار بر رضايت شغلي كاركنان و معلمان و در نتيجه اثربخشي مدارس، نقش بي بديلي ايفا مي كند. lt;/p gt;